بهترین سریال های خارجی ۲۰۱۵ ( اثرهای پرطرفدار سال ۲۰۱۵ )

لیستی از بهترین سریال های خارجی 2015 در مجله اینترنتی باحال مگ برای مخاطبان فیلم و سریال تهیه شده است. سال 2015 به واقع نقطه عطفی در دنیای تلویزیون بود.
در این سال، نه تنها شبکههای قدیمی، بلکه شبکههای کابلی و سرویسهای اینترنتی نیز به مسابقه در آوردند و سریالهای تازهای را برای تماشاگران خود عرضه کردند. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که همیشه به دنبال بهترین و جذابترین سریالهای خارجی برای تماشا میگردید، باید بدانید که سال 2015 شاهد تولد تعدادی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون بودهایم.
از مجموعههای پرطرفدار اسکاندیناوی با فضای سرد و تاریک گرفته تا سریالهای بریتانیایی و آمریکایی که هر کدام دنیای خود را برای شما باز میکنند. در ادامه این مقاله قصد داریم نگاهی به بهترین سریال های خارجی 2015 بیندازیم و شما را با بهترینهای آن سال آشنا کنیم، سریالهایی که بدون شک شما را تا آخرین لحظه پای تلویزیون میخکوب خواهند کرد.
سریال Hannibal ( هانیبال )
سریال هانیبال که در سال 2015 فصل سوم خود را به پایان رساند، یکی از آثار برجستهای بود که توانست تماشاگران را با داستان پیچیده و شخصیتهای بینظیر خود به خود جذب کند.
با وجود اینکه این سریال در شبکه NBC پخش میشد، ویژگیهای هنری و رویکرد بیپروایانهاش در مورد خشونت و روانشناسی شخصیتها باعث شد که تبدیل به یکی از آثار مورد ستایش در دنیای تلویزیون شود.
فصل سوم «هانیبال» به ویژه در لوکیشنهای متفاوت خود، از جمله کلیساهای جامع ایتالیا، با حفظ فضای تاریک و مرموز خود، به شدت موفق عمل کرد. طراحی صحنه هنرمندانه در کنار فضاهای مرگبار و خونین، این فصل را به یکی از جسورانهترین آثار تلویزیونی تبدیل کرد.
رابطه پیچیده و پرتنش بین ویل گراهام و دکتر هانیبال لکتر، یکی از جذابترین تمهای این سریال بود که در فصل سوم به اوج خود رسید.
علاوه بر این، حضور شخصیتهای جدید مانند جک کرافورد و آلانا بلوم با ایفای نقش لارنس فیشبرن و حضور میسون ورگری در قالب شخصیتی منحرف و شیطانی، بر عمق داستان افزود.
این فصل با کنار گذاشتن محدودیتهای معمول تلویزیونی در زمینه تصویرسازی و استفاده از نمادهای گرافیکی و بصری، به اثری بینظیر و فراموشنشدنی تبدیل شد. هرچند که هیچ فصلی دیگر از هانیبال ساخته نخواهد شد، اما شایعاتی درباره ساخت یک فیلم سینمایی هنوز به قوت خود باقی است و طرفداران این سریال به آن امید دارند.
سریال Show Me A Hero ( یک قهرمان نشانم بده )
بدون شک سریال یک قهرمان نشانم بده Show Me A Hero یکی از بهترین سریال های خارجی 2015 است که به سبک دیوید سایمون، خالق سریالهای محبوبی چون The Wire، به داستانهای اجتماعی و سیاسی عمیق پرداخته است.
این سریال داستان نیک وازیگسو، یک سیاستمدار جوان و پرشور را روایت میکند که در مرکز بحران مسکن عمومی در یک شهر آمریکایی قرار دارد.
سایمون به شیوهای دیویدسی و پیچیده، مسائل انسانی و اجتماعی را به تصویر میکشد، از جمله مشکلات خانوادهها در شرایط اقتصادی دشوار، کارگران در برابر سیاستهای فسادآمیز و سیاستمدارانی که به دنبال حفظ قدرت در موقعیتهای بحرانی هستند.
اسکار آیزاک در نقش نیک وازیگسو یکی از بهترین عملکردهای خود را به نمایش گذاشته و نقش این شخصیت پیچیده و دلسوز را با دقت و حساسیت خاصی ایفا میکند.
«یک قهرمان نشانم بده» بیش از آن که به سیاستهای کلان بپردازد، روی زندگی انسانها در سطوح مختلف اجتماعی تمرکز میکند و مشکلات آنها را در برابر بیعدالتیها و فسادهای سیستماتیک به تصویر میکشد.
با نگاهی دیویدسی به دنیای تلویزیون، این سریال توانست به شکل بینظیری به بررسی زندگی مردم عادی و سیاستهای اجرایی که بر سرنوشت آنها تاثیر میگذارد، بپردازد و به یکی از مهمترین سریالهای سال 2015 تبدیل شود.
سریال The Americans ( آمریکاییها )
سریال آمریکاییها The Americans یکی از بهترین تولیدات شبکه FX است که از همان اپیزود اول با داستانی جذاب و پیچیده، توجهها را به خود جلب کرد.
این سریال در اوایل دهه 80 میلادی اتفاق میافتد و داستان دو جاسوس شوروی به نامهای فیلیپ و الیزابت را روایت میکند که در قالب یک خانواده آمریکایی در حومه واشنگتن زندگی میکنند.
آنها که تحت آموزشهای کا گ ب قرار دارند، ماموریتهای مخفیانهای را در دل جامعه آمریکایی انجام میدهند، در حالی که هویتشان از همسایگانشان که خود ماموران اف بی آی هستند، پنهان است.
این سریال که جزو بهترین سریال های خارجی 2015 است به خوبی معضلات اخلاقی و انسانی جاسوسها را به نمایش میگذارد و از تداخل این هویتها، درگیریهای درونی و چالشهای خانوادگی جذابی میسازد.
آمریکاییها به عنوان یک درام پیچیده، با گذشت زمان به یکی از بهترین نمونههای درامسازی تلویزیونی تبدیل شد.
فصل سوم این سریال به طور ویژه تحسین شده است و با ورود بازیگران بزرگی چون فرانگ لانگلا و جولیا گارنر، عمق داستان بیشتر شده و تمهای تاریکتر و دردآورتری را در پی گرفته است.
با وجود اینکه این سریال هرگز به محبوبیت هوملند دست نیافت، اما ثابت کرد که از نظر کیفیت درام، کارگردانی و بازیگری، فراتر از آن قرار دارد. آمریکاییها نمونهای عالی از چگونگی خلق یک داستان جاسوسی با جذابیتهای انسانی است که به خوبی میتواند مخاطب را به تفکر وادار کند.
سریال Unreal ( غیر واقعی )
سریال غیرواقعی UnReal یک درام تلویزیونی منحصر به فرد است که با نگاهی تیزبینانه و طنزآلود به پشتصحنههای برنامههای واقعنمای تلویزیونی میپردازد.
این سریال با تمرکز بر شخصیت ریچل، تهیهکنندهای که در تولید برنامهای مشابه The Bachelor فعالیت میکند، به بررسی جنبههای تاریک دنیای تلویزیون و صنعت سرگرمی میپردازد. ریچل، با بازی شری اپلبی، در موقعیتی قرار دارد که مجبور است زندگی افراد اطرافش را برای جذب مخاطب و افزایش رتبههای برنامه خراب کند، حتی اگر خود از این کار متنفر باشد.
شخصیت پیچیده و ضد قهرمان او، در کنار بحرانهای اخلاقیاش، باعث میشود تا غیرواقعی تبدیل به یک تجربه تلویزیونی جذاب و متفاوت شود.
سریال غیرواقعی به نوعی هجویهای بر برنامههای تلویزیونی واقعگرایانهای مثل The Bachelor است که در آنها زندگی شرکتکنندگان به وسیله تولیدکنندگان به بازی گرفته میشود.
این سریال بهعنوان یکی از بهترین سریال های خارجی 2015، نه تنها به طرز ماهرانهای دنیای تلویزیون و دروغهای پشت پردهاش را به نمایش میگذارد، بلکه در عین حال به شکلی جذاب و سرگرمکننده، این فضای کثیف و درهمریخته را به چالش میکشد.
حضور مارتی ناکسون از وست وینگ و بافی قاتل خونآشام به عنوان یکی از سازندگان، به شدت در خلق این داستان جذاب و مملو از پیچیدگیهای اخلاقی و روانشناختی تاثیرگذار بوده است.
غیرواقعی یکی از بهترین سریالهای سال 2015 بود که توانست تماشاگران را با طنز تلخ و بررسی دقیق شخصیتها و روابطشان در دنیای واقعی تلویزیون مجذوب کند.
سریال The Knick ( نیک )
سریال The Knick به کارگردانی استیون سودربرگ یکی از خاصترین درامهای پزشکی تلویزیون است که در سال 2015 توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
این سریال با داستانی پیچیده و عمیق، به دنیای پزشکی اوایل قرن بیستم میپردازد و تمرکز ویژهای بر مسائل اجتماعی، جنسی و نژادی دارد. در این مجموعه، کلایو اوون در نقش دکتر جان «تک» تکری، پزشک نابغهای که با مشکلات شخصی و اعتیاد دست و پنجه نرم میکند، اجراهای درخشانی از خود به نمایش میگذارد.
این نقشآفرینیها در کنار شخصیتهای دیگر مانند آندره هولند در نقش الگرنون ادواردز، یک پزشک آفریقایی-آمریکایی و ایو هیوستن در نقش پرستار لوسی، به یکی از جذابترین مجموعههای درام پزشکی تبدیل شده است.
The Knick نه تنها در روایت داستانهای پزشکی خود جسور است، بلکه در ساختار بصری و صوتی نیز به یکی از برترینها تبدیل شده است. این سریال با استفاده از سبکهای بصری خلاقانه و ترسناک، وحشت انسانی را به شکلی بسیار تاثیرگذار در قاب تلویزیون به نمایش میگذارد.
فصل دوم این مجموعه نیز در لیست بهترین سریال های خارجی 2015 قرار دارد و تمرکز آن بر مسائل جنسی و نژادی است که به عمق پیچیدگیهای شخصیتها پرداخته و آنها را در مقابل مخاطرات و بحرانهای اجتماعی قرار میدهد.
اگرچه فصل دوم شوک و کشفهای فصل اول را نداشت، اما همچنان هوشمندی و شکوه The Knick در تمام لحظاتش به وضوح دیده میشود. این سریال یکی از بهترین درامهای تلویزیونی سال 2015 است که تماشای آن به هیچ عنوان از دست نمیرود.
سریال You’re the Worst ( تو بدترین هستی )
سریال You’re the Worst یک کمدی رمانتیک محسوب میشود که در آن داستان یک نویسنده بد زبان به نام جیمی (با بازی کریس گیر) و گرچن بدبین (آیا کش) روایت میگردد.
این دو نفر رابطهای به ظاهر شیرین اما بالقوه سمی و کشنده دارند. این سریال از همان ابتدا با لحظات کمدی و دلنشین خود مخاطب را به خود جذب میکند، اما به سرعت به موضوعات عمیقتر و پیچیدهتری میپردازد.
در فصل دوم، این مجموعه با بازگشتی قویتر و با لایههای جدیدی از شخصیتها، به یک درام کمدی برجسته تبدیل میشود. در این فصل، متوجه میشویم که گرچن از افسردگی بالینی رنج میبرد و این موضوع به شکلی همدلیبرانگیز و در عین حال بامزه در داستان گنجانده میشود.
پرداخت به این موضوعات جدی با اجرای فوقالعاده آیا کش و تعادل مناسب میان لحظات غمانگیز و کمدی، You’re the Worst را از سایر سریالهای مشابه متمایز میکند.
این سریال نه تنها از نظر کمدی، بلکه در بیان احساسات انسانی و رابطههای پیچیده میان شخصیتها نیز موفق عمل کرده است. در اپیزودهای پایانی فصل، این سریال به جایی میرسد که حتی میتوان در کنار خنده، احساسات خود را هم به طور کامل درگیر کرد.
You’re the Worst به شکلی درخشان از مرزهای یک کمدی ساده گامی فراتر گذاشته و به یک تجربه تلویزیونی احساسی و عمیق بدل میگردد. به همین علت در لیست بهترین سریال های خارجی 2015 از آن نام میبریم.
سریال Fargo ( فارگو )
سریال Fargo که ابتدا بر اساس فیلم کلاسیک برادران کوئن ساخته شد، توانست بدون اینکه از اعتبار و جذابیت منبع اصلی خود کاسته شود، هویت جدیدی برای خود بسازد.
فصل اول این سریال موفق به خلق داستانی غیرطبیعی و متفاوت شد که نه تنها به درستی توانست فضای تاریک و دلهرهآور فیلم را بازسازی کند، بلکه بر جذابیتهایش افزود.
این مجموعه با درگیر کردن مخاطب در پیچیدگیهای قتلها و شخصیتهای عجیب و غریب، نشان داد که حتی در دنیای تلویزیون هم میتوان با یک داستان عجیب و دلهرهآور، اثری ماندگار خلق کرد.
اما فصل دوم Fargo از تمام پیشبینیها فراتر رفت و توانست با اتکا کمتر به فیلم اصلی، راه خود را به عنوان یک داستان مستقل و قدرتمند باز کند.
این فصل ادامهدهندهی یک قتل خونین از فصل اول بود، اما داستان به سمت گانگسترهای پیچیده، سیاستمداران فاسد و حتی یک بشقاب پرنده رفت که باعث شد این فصل حتی جذابتر و جاهطلبانهتر از فصل اول شود.
با حفظ تمام ویژگیهای اصلی برادران کوئن، مانند خشونت بیرحمانه و در عین حال بامزه، Fargo به اثری تبدیل شد که نه تنها به سطح فیلم سینمایی کلاسیک خود وفادار مانده، بلکه آن را به شکلی نوآورانه و جذاب ادامه داد.
سریال Leftovers (بازماندگان)
سریال The Leftovers داستانی رازآلود و دلهرهآور است که حول محور حادثه مرموز ناپدید شدن ناگهانی دو درصد از جمعیت جهان میچرخد.
این واقعه تأثیرات عمیق روانی و اجتماعی بر بازماندگان میگذارد و مجموعهای از بحرانها و پرسشهای فلسفی را در برابر شخصیتهای مختلف قرار میدهد. فصل اول این سریال در لیست بهترین سریال های خارجی 2015 خودنمایی میکند، اقتباسی از رمان تام پروتا است.
این سریال به شدت بر فضای تاریک و ناراحتکنندهاش تمرکز دارد و عمق فلاکت انسانی را در واکنش به این حادثه به خوبی نشان میدهد. شخصیتها در تلاشاند تا معنا و دلیل این ناپدید شدن را پیدا کنند و در این مسیر به درکهای عمیقتری از وجود و معنای زندگی میرسند.
با این حال، فصل دوم این سریال با تغییرات قابل توجهی روبهرو شد و فضایی آرامتر و امیدوارانهتر ایجاد کرد. در این فصل، داستان به تگزاس منتقل میشود، جایی که هنوز از تأثیرات حادثه “عزیمت ناگهانی” بیخبر است و شخصیتهای جدیدی وارد داستان میشوند.
این فصل توانست جایگاه سریال را مستحکمتر کند و داستان را به گونهای جذاب و پیچیدهتر ادامه دهد.
دیمون لیندلوف، نویسنده و تهیهکننده این سریال، پس از دریافت نقدهای منفی در فصل اول، توانست در فصل دوم تعادلی میان رمزآلودگی و امید پیدا کند و داستان را به گونهای روایت کند که تماشاگران هر لحظه در کشمکش با ناشناختهها باشند.
The Leftovers با پرداخت دقیق شخصیتها و استفاده از فضاسازیهای بصری بینظیر، یکی از بهترین آثار تلویزیونی سالهای اخیر به حساب میآید که هم از لحاظ احساسی و هم از لحاظ فکری، تماشاگر را به چالش میکشد.