دلایل اصلی شکست کسب و کارهای کوچک نوپا
شروع یک کسبوکار، حتی اگر کوچک باشد هم باز به بررسی همهجانبه احتیاج دارد. یکی از مواردی که در این بررسیها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، شناخت دلایل شکست کسب و کارهای کوچک است. در واقع، طبق آمار منتشر شده، حدود 20 تا 25 درصد از کسب و کارهای کوچک در سال اول و آغاز راه شکست میخورند.
همچنین آمار دیگری نشان میدهد که نیمی از این کسبوکارها، در پنج سال اول شکست خورده و یا تسلیم میشوند. این آمار، نشاندهنده اهمیت مرور دلایل شکست و کسب تجربه از آنها است. در ادامه مطلب، قصد داریم به ذکر این دلایل بپردازیم؛ پس با ما در مجله باحال مگ همراه باشید.
بیتجربه بودن افراد
بیتجربه و تازهکار بودن افرادی که قصد راهاندازی یک کاسبی کوچک را دارند، امری طبیعی است. در حقیقت، فقدان تجربه، اجتنابناپذیر بوده و فقط گذر زمان به کسب آن کمک میکند. با این حال، انجام کارهایی اصولی میتواند از شکست کسبوکارها در اثر این بیتجربگی، جلوگیری کند.
برای مثال، استخدام پرسنل و کارمندان باتجربه و کسانی که سابقه کاری طولانیمدت دارند، به این مسئله کمک میکند. همچنین، استفاده از مشاوران یا بازاریابان خبره در زمینه کاری و حرفه موردنظر نیز تأثیری چشمگیر در جلوگیری از شکست کار دارد.
مشورت نگرفتن از مشاوران متخصص
بهرهمندی از یک مشاور حرفهای و فرد متخصص، از میزان دانش و آگاهی شما نسبت به کسبوکار هدف نیز مهمتر است. متأسفانه امروزه، اغلب افراد فقط به این دلیل که الگویی پیدا کرده و یا کسبوکارهایی را دیده که در زمینه خود موفق بودهاند، یک کاسبی را آغاز میکنند. این در صورتی است که الگوبرداری، نمیتواند بهتنهایی عامل موفقیت باشد.
در واقع، چیزی که در این میان از اهمیت بیشتری برخوردار است، استفاده از یک مشاور حرفهای است؛ کسی که میزان سود و ضرر، خطرات احتمالی، عوامل شکست کسب و کارهای کوچک، راههای بهبودی و… را معرفی میکند. این مشاور، مانند یک مربی یا راهنما عمل کرده و کسبوکارهای کوچک را بهسوی موفقیت پیش میبرد.
مدیریتنکردن بودجه و شکست کسب و کارهای کوچک
ایجاد توازن بین میزان دخلوخرج یک کسبوکار، از جمله مواردی است که منجر به جلوگیری از ضرر و شکست میشود. یک مدیر و کارفرمای مناسب، فردی است که بودجه کار را مدیریت کرده و همه چیز را با برنامهریزی پیش میبرد.
متأسفانه گاهی اوقات، دیده میشود که افرادی در سمت مدیریت، برای هزینههای شخصی خود از بودجه کسبوکار استفاده میکنند.
این افراد، به این امید که در ماه بعدی این هزینهها را جبران کرده و حسابها را درست میکنند، باعث شکست زودهنگام کسبوکار میشوند.
تکرار بیزینسهای دیگران
اینکه فردی در یک کسبوکار بهخوبی عمل کرده و به موفقیت رسیده است، دلیل مناسبی برای این نیست که فرد دیگری نیز همان کسبوکار را راهاندازی کند. این کپیکردن و تکرار ایده، بهاحتمال زیاد به شکست منجر خواهد شد؛ زیرا هیچگاه شرایط برای همه یکسان نبوده و هیچچیز قابلپیشبینی نیست.
الگوبرداری، یکی از عوامل مؤثر بر پیشرفت کار است، اما این موضوع، کاملاً با کپیبرداری و تقلید در تضاد است. به عبارتی دیگر، این ایدههای خلاقانه و نو هستند که میتوانند تضمینکننده موفقیت کار باشند.
مراقبت نکردن از مشتریها
تفاوتی نمیکند که کار و حرفه شما در چه زمینه است؛ درهرصورت، مراقبت از مشتریها و یا مخاطبان هدف، امری بدیهی برای جلوگیری از شکست در کسبوکار است.
در واقع، این مشتریان هستند که همواره باعث تداوم کسبوکار بوده و به درآمدزایی کمک میکنند. بنابراین، ازدستدادن آنها برابر با شکست کسب و کارهای کوچک نیز هست. با استفاده از چند راهکار، میتوان بهخوبی از مشتری یا مخاطب، مراقبت کرد.
برای مثال، خوشرویی و خوش برخوردی با مشتریها، گرفتن بازخورد از آنها درباره محصول یا خدمت ارائه شده، قدردانی از مشتری، انتقادپذیر بودن و… از جمله این راهکارها هستند. به یاد داشته باشید که در صورت برطرفنکردن نیازهای مشتریها، آنها به سمت رقبا رفته و در نتیجه کسبوکار شما شکست میخورد.
شکست کسب و کارهای کوچک به علت رهاکردن زودهنگام
صبوری، تلاش و پشتکار در هر حرفهای، از عوامل موفقیت هستند. بنابراین، افرادی که قصد راهاندازی یک کسبوکار جدید را دارند، بههیچوجه نباید برای رسیدن به نتیجه آن عجول باشند. گاهی اوقات، رسیدن به موفقیت در یک حرفه به زمان زیادی احتیاج دارد. علاوه بر این، در صورت مواجهشدن با موانع و حتی شکستهای بزرگ و کوچک نیز نباید خیلی زود تسلیم شد و همهچیز را رها کرد.
در بسیاری از موارد، میتوان مشکلات و ضررهای پیش آمده را با تلاش و پشتکار، جبران کرد. در نتیجه، یکی از ویژگیهای اصلی هر مدیر یا بنیانگذاری، مثبتاندیشی و دلسرد نشدن از کار است.
نبود سرمایه بهقدر کافی
یکی دیگر از بزرگترین دلایلی که به شکست کسبوکارها در آغاز راه منجر میشود، مشکلات مالی است. در واقع، لازمه شروع هر حرفهای، وجود سرمایه بهقدر کافی است؛ اما چیزی که بیشتر از این موضوع اهمیت دارد، حفظ این سرمایه است.
یک مدیر خوب، کسی است که حتی در صورت وجود سرمایه اندک، توانایی مدیریت مالی و برنامهریزی صحیح برای افزایش بودجه را داشته باشد. البته بر طبق آمار، حدود 2 سال زمان نیاز است تا مدیران به مسائل مالی مسلط شوند.
شکست کسب و کارهای کوچک: جمعبندی
شروع یک کسبوکار کوچک، فرایندی است که پیش از اقدام، به یک بررسی همهجانبه و مخصوصاً شناخت خطرات احتمالی شکست احتیاج دارد.
از جمله دلایل شکست کسب و کارهای کوچک در همان ابتدای راه، میتوان به نبود تجربه کافی، مشورت نگرفتن از مشاوران، عدم مدیریت مناسب بودجه، کپیبرداری از سایر بیزینسها و… اشاره کرد. با شناخت کامل و مرور این دلایل، میتوان به بهبود کسبوکار هدف و جلوگیری از خطرات احتمالی کمک کرد.