سوالات متن درس اول فلسفه یازدهم انسانی ❤️ [ گام به گام درس ۱ + جواب ]
سوالات متن درس نهم فلسفه یازدهم انسانی ❤️ [ گام به گام درس ۹ + جواب ]
جواب سوالات متن درس نهم فلسفه یازدهم انسانی را در ادامه برای شما عزیزان قرار دادیم.
دقیق و درست ترین جواب ها را در ادامه می توانید ببینید.
گام به گام سوالات متن درس نهم فلسفه دوازدهم انسانی در ادامه مطلب وجود دارد.
با بخش آموزش از مجله اینترنتی باحال مگ همراه باشید.
پاسخ سوالات متن درس نهم فلسفه یازدهم انسانی
بهترین جواب ها برای سوالات متن درس نهم فلسفه یازدهم انسانی :
۱) یکی از مسائل مورد توجه فیلسوفان از ابتدای شکلگیری فلسفه تاکنون مسئله ……… بوده است.
پاسخ: «حقیقت انسان»
۲) در دوره یونان باستان نظر دقیق و روشن درباره انسان اولین بار از جانب چه کسی ابراز شد؟
پاسخ: از جانب افلاطون ابراز شد.
۳) چرا دیدگاه افلاطون به میزان زیادی منعکس کننده اندیشه های سقراط نیز هست؟
پاسخ: از آنجا که مجموعه آثار افلاطون منعکس کنندهاندیشههای سقراط نیز هست، میتوان گفت که دیدگاه افلاطون، به میزان زیادی، منعکس کننده دیدگاه استاد وی، سقراط نیز هست.
۴) دیدگاه افلاطون درباره انسان را بنویسید.
پاسخ: افلاطون به صورت روشن بیان کرد که انسان، علاوه بر بدن، دارای حقیقتی برتر است که محدودیتهای بدن را ندارد. این حقیقت برتر همان نفس است که قابل رؤیت نیست. از نظر افلاطون، نفس با ارزشترین دارایی انسان است و توجه و مراقبت از نفس باید وظیفه اصلی هر انسانی باشد تا بدین وسیله نفس زیبا شود و به فضایل آراسته گردد. او میگوید:«تنها موجودی که بهطور خاص دارای عقل و خرد است، نفس است و این نفس چیزی نامرئی است.» او همچنین میگوید:«نفس، جزء عقلانی انسان است که او را از حیوانات متمایز میکند و غیر فانی و جاوید است.»
۵) ارسطو مقصود از ناطق بودن انسان را چه می داند؟
پاسخ: ارسطو نظر استاد خود افلاطون را پذیرفت که قوّه نطق و قابلیت حیات مربوط به نفس است، نه بدن. بدنِ بدون نفس، یک موجود مرده است. از نظر ارسطو نفس انسان در هنگام تولد، حالت بالقوه دارد و هیچ چیز بالفعلی ندارد، نه علم، نه احساس، نه محبت و نه نفرت و نه هیچ چیز دیگر. نفس، به تدریج این امور را کسب میکند و به «فعلیت» میرسد و کامل و کاملتر میشود. مقصود از «ناطق» بودن انسان هم صرفاً سخن گفتن او نیست، بلکه مقصود اصلی، قوه تفکر و تعقّل است.
سوالات متن جای خالی درس نهم فلسفه یازدهم انسانی
۶) از نظر ارسطو انسان چگونه استدلال می کند و محتوای آن را به دیگران منتقل می نماید؟
پاسخ: انسان با قوه تفکر خود استدلال میکند؛ یعنی از تصدیقات و تصورات خود کمک میگیرد و استدلال را سامان میدهد. گویا در هنگام استدلال، با خود نطق میکند. پس از تنظیم استدلال نیز با سخن گفتن و نطق، محتوای استدلال را به دیگران منتقل مینماید.
۷) فیلسوفان اروپایی از جهت معرفت شناسی به چند دسته تقسیم می شوند؟
پاسخ: به دو گروه «عقل گرایان» و «تجربه گرایان» تقسیم شدند.
۸) فیلسوفان اروپایی از جهت انسان شناسی به تدریج دو تلقی از انسان پیدا کردند، این دو تلقی را بنویسید.
پاسخ: یک جریان، همانند افلاطون و ارسطو، همچنان معتقد به وجود «نفس» یا «روح» هستند و برای انسان دو بُعد روحی و مادی قائلاند و حقیقت انسان را همان روح و نفس وی میدانند.
جریان دیگر، به این سو تمایل دارند که یا اصولاً وجود «نفس» را انکار کنند و انسان را یک موجود مادی بدانند و یا نفس را چیزی فرعی نسبت به بدن تلقی کنند و از آثار و لوازم بدن به شمار آورند.
۹) نظر دکارت در مورد حقیقت انسان و «من» را توضیح دهید.
پاسخ: دکارت، فیلسوف فرانسوی که هم درباره بدن و هم درباره نفس تحقیق کرده، بدن را ماشینی پیچیده میداند که بهطور خودکار فعالیت میکند. اما این بدن، «من» انسان را تشکیل نمیدهد. از نظر وی «من»، همان «روح» یا «نفس» است که مرکز اندیشههای ماست. این روح است که استدلال میکند، میپذیرد یا رد میکند. روح و بدن کاملاً از یکدیگر مجزا هستند و خاصیتهای متفاوت دارند، گرچه با یکدیگر هستند و روح از بدن استفاده میکند. روح از قوانین فیزیکی آزاد است ولی بدن مانند دیگر اجسام از قوانین فیزیکی تبعیت میکند و آزاد نیست.
۱۰) نظر دکارت درباره ویژگی ها و رابطه روح و بدن را بنویسید.
پاسخ: این روح است که استدلال میکند، میپذیرد یا رد میکند. روح و بدن کاملاً از یکدیگر مجزا هستند و خاصیتهای متفاوت دارند، گرچه با یکدیگر هستند و روح از بدن استفاده میکند. روح از قوانین فیزیکی آزاد است ولی بدن مانند دیگر اجسام از قوانین فیزیکی تبعیت میکند و آزاد نیست.
۱۱) کانت چگونه اثبات کرد که اختیار ویژگی نفس انسان است؟
پاسخ: او نفس مختار و اراده آزاد انسان را اثبات کرد و گفت انسان یک موجود اخلاقی و برخوردار از وجدان اخلاقی است و یک چنین ویژگی بدون وجود اختیار و اراده آزاد معنا ندارد. اختیار نیز ویژگی نفس است، نه بدن که یک امر مادی است.
۱۲) ……………. ، فیلسوف بزرگ دیگر اروپا که در قرن هجدهم میزیست با استدلال دیگری که با استدلال دکارت متفاوت بود، به اثبات حقیقت نفسانی انسان و اراده و اختیار آن پرداخت.
پاسخ: کانت
۱۳) فیلسوفان عقل گرای عموما در مورد انسان چه دیدگاهی دارند؟
پاسخ: فیلسوفان عقلگرای عموماً، مانند دکارت و کانت، اعتقاد دارند که انسان علاوه بر بدن، یک حقیقت روحانی برتر دارد که اختیار و اراده مربوط به آن است.
۱۴) دیدگاه ماتریالیست ها درباره حقیقت انسان را بنویسید.
پاسخ: ماتریالیستها دستهای از فیلسوفان هستند که میگویند همۀ موجودات و از جمله انسان فقط یک بُعد و یک ساحَت دارند که همان بُعد مادی و جسمانی است. آنان میگویند ذهن و روان هم چیزی جز مغز و سلسلۀ اعصاب انسان نیست. از نظر ماتریالیستها انسان یک ماشین مادی بسیار پیچیده است، نه چیزی فراتر از آن.
۱۵) توماس هابز ذهن بشر را به چه چیزی تشبیه می کند.
پاسخ: او ذهن بشر را یک ماشین پیچیده مادی تلقی میکرد که شبیه یک دستگاه مکانیکی، مثل موتور اتومبیل، کار میکند.
۱۶) دیدگاه مارکس درباره حقیقت انسان را بنویسید.
پاسخ: مارکْس، فیلسوف ماتریالیست قرن نوزدهم نیز انسان را فقط یک موجود مادی میدانست که نیازهای اصلی او را نیازهای مادی تشکیل میدهند و نیازهایی مانند نیاز به اجتماع و قانون و نیاز به اخلاق، همه به خاطر نیازهای مادی پیدا شدهاند.
۱۷) داروینیست ها چگونه فیلسوفانی هستند و فرق انسان و حیوان را در چه می دانند؟
پاسخ: داروینیستها نیز که عقایدی نزدیک به ماتریالیستها دارند، فیلسوفانی هستند که از نظریه داروین درباره پیدایش حیات و تحوّل تدریجی موجودات زنده و پیدایش انسان از حیوان نتایج فلسفی گرفتند و گفتند که انسان چیزی نیست، جز یک حیوان راست قامت؛ با این تفاوت که از سایر حیوانات پیچیدهتر است و همانطور که یک کِرم با یک پرنده تفاوت ندارد و هر دو حیوان شمرده میشوند، انسان نیز به جز پیچیدگی بیشتر، تفاوت حقیقی با آنها ندارد.
نمونه سوال های متن درس 9 فلسفه یازدهم
۱۸) یکی از ماتریالیستهای اولیه توماس ……. است که در قرن هفدهم در انگلستان میزیست.
پاسخ: هابزْ
۱۹) چرا از نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها، نمی توان برای انسان ارزش ویژه ای قائل شد؟
پاسخ: از نظر ماتریالیستها و داروینیستها، چون تفاوت واقعی میان انسان و سایر حیوانات وجود ندارد، نمیتوان برای انسان ارزش ویژهای قائل شد.
۲۰) از نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها چرا انسان به اخلاق و فضائل اخلاقی توجه می کند؟
پاسخ: اگر انسان به اخلاق و فضائل اخلاقی توجه میکند، به این دلیل نیست که فضیلت گرایی در روح و فطرت او وجود دارد، بلکه به این دلیل است که انسانها، وارد زندگی اجتماعی و زیست اجتماعی شدهاند و این زیست اجتماعی آنها را وادار به ابداع اصول اخلاقی و رعایت آنها کرده است تا بتوانند با هم زندگی کنند.
۲۱) تعیین کنید کدام یک از عبارات زیر صحیح و کدام یک غلط است؟
۱- یکی از مسائل مورد توجه فیلسوفان از ابتدای شکل گیری فلسفه تاکنون مسئله حقیقت انسان بوده است.
۲- از نظر ارسطو نفس انسان در هنگام تولد، حالت بالفعل دارد . هیچ چیز بالقوه ای ندارد.
۳- از نظر دکارت من، همان روح یا نفس است که مرکز اندیشه های ماست.
۴- داروین نفس مختار و اراده آزاد انسان را اثبات کرد و گفت انسان یکی موجود اخلاقی و برخوردار از وجدان اخلاقی است.
۵- از نظر ماتریالیست ها انسان یک ماشین مادی بسیار پیچیده است،نه چیزی فراتر از آن.
۶- از نظر ماتریالیست ها و داروینیست ها، چون تفاوت واقعی میان انسان و سایر حیوانات وجود دارد، می توان برای انسان ارزش ویژگی قائل شد.
پاسخ: ۱- صحیح
۲- غلط
۳- صحیح
۴- غلط
۵- صحیح
۶- غلط
۲۲) جاهای خالی را با استفاده از کلمات مناسب کامل کنید.
۱- مقصود از «ناطق» بودن انسان صرفا سخن گفتن او نیست، بلکه مقصود اصلی، …… است.
۲- فیلسوفان اروپایی از جهت معرفت شناسی به دو گروه ………. تقسیم شدند.
۳- از نظر کانت اختیار ویژگی نفس است، نه بدن که ………….. است.
۴- توماس هابز ذهن بشر را یک ……………….. تلقی می کرد که شبیه یک دستگاه مکانیکی، مثل موتور اتومبیل، کار می کند.
۵- افلاطون به صورت روشن بیان کرد که انسان، علاوه بر بدن، دارای حقیقتی برتر است که ……. را ندارد.
۶- از نظر ……….. چون تفاوت واقعی میان انسان و سایر حیوانات وجود ندارد. نمی توان برای انسان ارزش ویژه ای قائل شد.
پاسخ: ۱- قوه تفکر و تعقل
۲- عقل گرایان و تجربه گرایان
۳- یک امر عادی
۴- ماشین پیچیده مادی
۵- محدودیت های بدن
۶- ماتریالیست ها و داروینیست ها
اهمیت درس فلسفه
موضوع علم فلسفه علیا (متافیزیک یا الهیات) در اصل (وجود) صرف و عوارض و حالات مختلف آن است و به جهان از منظر وجودی واحد و پیوسته می نگرد.
فلسفه علیا از این جهت که عام ترین و کامل ترین موضوع را دارد از علوم دیگر جامع تر است و به دلیل بهره گیری از روش استدلال و برهان از علوم دیگر یقینی تر می باشد.
در علم فلسفه به پرسشهای کلی مربوط به عقل، مبدا پیدایش دنیا ، نظام خلقت ، ماهیت ها ، وجودیت، دانش، ارزشها، ذهن و زبان پاسخ داده می شود.
چنین سوالاتی اغلب به عنوان مشکلاتی مطرح میشوند که باید مورد مطالعه قرار گیرند یا حل شوند.
هرچند قبل از سقراط متفکرانی دیگر وجود داشته اند اما کلمه فلسفه اولین بار توسط سقراط مورد استفاده قرار گرفت. در زمان او عده ای که خود را سوفیست (به معنای دانشمند) می نامیدند ادراک انسان را ملاک حقیقت و واقعیت می دانستند و مغالطه به کار می بردند.
سقراط برای احتراز از همردیف شدن با سوفیست ها نام (فیلوسوفیا) را که به معنای آن اشاره شد ، برای خود برگزید که بعد ها کم کم فلسفه به معنای علم به کار رفت و سفسطه ( مصدر به معنای سوفیست گری) بر مغالطه کاری اطلاق گردید.
شش روش مطالعه
خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز
1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .
2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا” درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .
3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.
رشته انسانی برای چه افرادی مناسب است؟
نکته اول این است که رشته انسانی زمینههای شغلی گستردهای دارد و ممکن است ما این رشته را فقط با حقوق یا قضاوت یا شغل معلمی بشناسیم اما اصلا به این صورت نیست و در رشته انسانی تعداد زیادی از رشتههای دیگر هم وجود دارد؛
اما اگر فردی هستید که از به عملیاتهای محاسباتی که در رشته ریاضی فیزیک است علاقه ندارید و یا با رشتههای پزشکی و پیراپزشکی هم نمیتوانید ارتباط برقرار کنید، میتوان گفت که رشته انسانی ممکن است همان رشتهای باشد که بهدنبال آن هستید. حتی در مقطع دبیرستان هم رشتههای انسانی، تعدادی از دروس دردسر ساز برای دانشآموزان مانند فیزیک و شیمی را ندارد و از این حیث افرادی که به این دروس علاقه ندارند خیالشان راحت است. اما از طرف دیگر دروس تخصصی این رشته هم به چشم میخورد که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید؛ اما در کل نگران نباشید با اندکی تمرین و تلاش به سادگی میتوانید با دروس این رشته ارتباط برقرار کنید.
نکته بعدی هم شانس قبولی در رشته انسانی است که نسبت به رشته تجربی بالاتر است. با توجه به اینکه در حال حاضر تعداد شرکت کنندگان کنکور در رشته انسانی حدود یک سوم رشته تجربی است، شانس قبولی در انسانی بالاتر از رشته تجربی است و همین میتواند یک نکته مثبت برای داوطلبان این رشته باشد.
منبع : باحال مگ
دسته بندی :