hambergermenu

سوالات متن درس هشتم فلسفه یازدهم انسانی ❤️ [ گام به گام درس ۸ + جواب ]

جواب سوالات متن درس هشتم فلسفه یازدهم انسانی را در ادامه برای شما عزیزان قرار دادیم.

 

دقیق و درست ترین جواب ها را در ادامه می توانید ببینید.

 

گام به گام سوالات متن درس هشتم فلسفه دوازدهم انسانی در ادامه مطلب وجود دارد.

 

با بخش آموزش از مجله اینترنتی باحال مگ همراه باشید.

 

 

پاسخ سوالات متن درس هشتم فلسفه یازدهم انسانی

بهترین جواب ها برای سوالات متن درس هشتم فلسفه یازدهم انسانی :

 

 

۱) ابزارهای معرفت انسان را نام ببرید.

پاسخ: انسان از سه ابزار برای کسب معرفت استفاده می‌کند: حس، عقل و شهود

 

۲) ………. بالاترین نوع شهود قلبی است که به پیامبران اختصاص دارد.

پاسخ: وحی

 

۳) تاریخ فلسفه به چهار دوره تقسیم می شود، آنها را نام ببرید.

پاسخ: ۱- دوره یونان باستان که شامل فیلسوفان پیش از سقراط و بعد از وی از جمله افلاطون و ارسطو و شاگردان این دو می‌شود؛

۲- فیلسوفان اروپایی دوره قرون وسطی تا ابتدای رنسانس و آغاز دوره جدید در اروپا؛

۳- دوره شکوفایی فلسفه در جهان اسلام و ایران، با ظهور فیلسوفانی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد، شیخ اشراق و ملاصدرا؛

۴- دوره جدید اروپا که از رنسانس با ظهور فیلسوفانی مانند فرانسیس بیکن، دکارت، کانت و هگل آغاز می‌شود و تا کنون ادامه دارد.

 

۴) دوران یونان باستان شامل کدام فیلسوفان می شود؟

پاسخ: دوره یونان باستان که شامل فیلسوفان پیش از سقراط و بعد از وی از جمله افلاطون و ارسطو و شاگردان این دو می‌شود.

 

۵) در دوره شکوفایی فلسفه در جهان اسلام و ایران کدام فیلسوفان ظهور کردند؟

پاسخ: دوره شکوفایی فلسفه در جهان اسلام و ایران، با ظهور فیلسوفانی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد، شیخ اشراق و ملاصدرا.

 

۶) دوره جدید اروپا (رنسانس) با ظهور چه فیلسوفانی آغاز می شود؟

پاسخ: دوره جدید اروپا که از رنسانس با ظهور فیلسوفانی مانند فرانسیس بیکن، دکارت، کانت و هگل آغاز می‌شود و تا کنون ادامه دارد.

 

سوالات متن جای خالی درس هشتم فلسفه یازدهم انسانی

۷) در دوره های تاریخ فلسفه درباره چه چیزی مباحث مختلفی صورت گرفته است؟

پاسخ: در تمام این دوره‌ها، درباره معرفت شناسی و میزان کارآمدی هر یک از ابزارهای معرفت مباحث مختلفی صورت گرفته است که هر کس بخواهد در دانش فلسفه تبحّر داشته باشد، باید از آن مباحث آگاه باشد.

 

۸) اولین متفکرانی که درباره شناخت انسان و ارزش و اعتباران نظر داده اند چه کسانی بودند؟

پاسخ: دانشمندان و متفکرین پیش از سقراط، از اولین کسانی بودند که درباره شناخت انسان و ارزش و اعتبار آن نظر داده‌اند.

 

۹) چه چیزی مورد توجه دانشمندان پیش از سقراط قرار گرفته بود و آنها بیشتر به کدام شناخت اهمیت می دادند؟

پاسخ: هر چند در این دوره «معرفت شناسی» به صورت مستقل مطرح نبود، اما «مسئلهٔ شناخت» و میزان انطباق آن با واقعیت مورد توجه دانشمندان پیش از سقراط قرار گرفته بود. بیشتر این دانشمندان به شناخت حسی اهمیت می‌دادند و توجه کمتری به شناخت عقلی داشتند.

 

۱۰) نظر هراکلیتوس را درباره شناخت حسی توضیح دهید؟

پاسخ: هراکلیتوس، علاوه بر حس به عقل هم اهمیت می‌داد. او معتقد بود که شناخت حسی اعتبار دارد و ما وجود حرکت در این جهان را از طریق حس در می‌یابیم و درک می‌کنیم.

 

۱۱) چرا پارمنیدس معتقد بود که حرکت وجود ندارد و همه اشیا در ثبات و پایداری هستند؟

پاسخ: پارمنیدس معتقد بود که شناخت حسی به دلیل خطاهایی که گاه در حواس رخ می‌دهد، اعتبار ندارد و نمی‌توان بدان تکیه کرد. به همین جهت پارمنیدس معتقد بود که حرکت وجود ندارد و همۀ اشیا در ثبات و پایداری هستند.

 

۱۲) چرا سوفسطاییان اصل امکان شناخت واقعیت را زیر سوال برده بودند؟

پاسخ: سوفسطائیان به سبب همین اختلاف نظرها و مغالطه‌هایی که خودشان بدان متوسّل می‌شدند، اصل امکان شناخت واقعیت را زیر سؤال برده.

 

۱۳) چرا سوفسطاییان مدعی بودند که ما چیزی جز احساس در اختیار نداریم؟

پاسخ: مدّعی بودند که نه از راه حس و نه از راه عقل، می‌توان به حقیقت رسید و اگر چیزی را حس می‌کنیم بدان معنا نیست که حس ما از یک واقعیت بیرونی خبر دهد. به عبارت دیگر، ما چیزی جز احساس در اختیار نداریم.

 

۱۴) نظر پروتاگوراس در مورد حقیقت را بنویسید.

پاسخ: پروتاگوراس که از سوفسطائیان بود، می‌گفت حقیقت همان چیزی است که حواس هر کس به آن گواهی می‌دهدخواه حواس افراد یکسان گزارش دهد یا متفاوت.

 

۱۵) چرا پروتاگوراس معتقد بود که حقیقت، امر یکسانی نیست؟

پاسخ: حقیقت امری یکسان نیست و نسبت به هر کسی می‌تواند متفاوت باشد. پروتاگوراس اعتقاد داشت که اشیاء، هر طوری که در هر نوبت به نظر من می‌آیند، در آن نوبت همان‌طور هستند و هرطور که به نظر تو می‌آیند، برای تو نیز همان‌طور هستند.

 

۱۶) در میان مجادلات طرفداران حس و عقل و سوفیست ها، حکیمانی مثل سقراط و افلاطون و ارسطو چه کوشش و تلاشی در مورد معرفت کردند؟

پاسخ: در میان مجادلات طرفداران عقل و حس و سوفیست‌هایی که اصل معرفت را منکر می‌شدند، حکیمانی مثل سقراط، افلاطون و ارسطو کوشش کردند راه‌های معتبر شناخت و روش‌های رسیدن به آن را تبیین کرده و راه‌های گریز از خطا را هم توضیح دهند.

 

۱۷) ارسطو چگونه توانست مانع رشد سفسطه در جامعه شود؟

پاسخ: ارسطو با تدوین منطق گامی مهم در این زمینه برداشت و توانست قواعد استدلال و شیوه‌های مصون ماندن از خطا و مغالطه را آموزش دهد و مانع رشد سفسطه در جامعه شود.

 

۱۸) نظر افلاطون در مورد شناخت عقلی و حسی را توضیح دهید.

پاسخ: افلاطون که به عقل اهمیت می‌داد، عقیده داشت که شناخت عقلی بسیار مطمئن‌تر از شناخت حسی است و اموری را که عقل درک می‌کند، ارزش برتری دارد.

 

نمونه سوال های متن درس 8 فلسفه یازدهم

۱۹) از نظر افلاطون عالم مُثُل چگونه عالمی است و رابطه آن با علم طبیعت چگونه است؟

پاسخ: او باور داشت که عقل می‌تواند جهانی برتر از جهان طبیعت را بشناسد و برای آن استدلال ارائه نماید. وی نام این جهان برتر را عالم مُثُل نامید.

 

۲۰) افلاطون …….. را هم باور داشت و معتقد بود که سقراط آن عالم برتر را مشاهده کرده است.

پاسخ: شهود قلبی

 

۲۱) نظر ارسطو در مورد ادراک حسی و عقلی را بنویسید.

پاسخ: ارسطو نیز گرچه ادراک حسی را معتبر می‌دانست، اما استدلال کردن را یک کار عقلی معتبر می‌شمرد. به نظر او عقل می‌تواند به اموری ماورای حس پی ببرد و آنها را اثبات نماید.

 

۲۲) در دوره شکوفایی فلسفه جهان اسلام در مورد ابزارهای معرفت چه دیدگاه هایی وجود داشت؟

پاسخ: در این دوره فیلسوفان بزرگی ظهور کردند که همگی سه ابزار حس و عقل و قلب را معتبر می‌دانستند، با این تفاوت که برخی از آنها بیشتر دربارۀ حس و عقل سخن گفته‌اند، برخی به شهود قلبی توجه ویژه کرده‌اند و برخی نیز میان حس و عقل و قلب و شهود وحیانی پیوند برقرار ساخته و از هر سه بهره برده‌اند.

 

۲۳) نظر فارابی و ابن سینا را در مورد شناخت وحیانی و شهودی بنویسید.

پاسخ: این دو فیلسوف برای شناخت وحیانی هم اعتبار خاص قائل بودند و آن را هم یکی از راه‌های شناخت می‌دانستند که اختصاص به پیامبران دارد. این دو فیلسوف نیم نگاهی به شناخت شهودی داشتند امّا آن را در تبیین فلسفی خود وارد نمی‌کردند.

 

۲۴) سهروردی نظام فلسفی خود را چگونه بنا کرد؟

پاسخ: شیخ شهاب‌الدین سهروردی مشهور به شیخ اشراق، علاوه بر فلسفه، در عرفان نیز شخصیتی مهم به شمار می‌رود. سهروردی بر معرفت شهودی تأکید بسیاری کرد و کوشید، آنچه را که از طریق اشراق و به صورت الهامات شهودی به دست آورده بود، تبیین استدلالی کند و در نهایت نظام فلسفی خود را بر پایه آن شهودها بنا نماید.

 

۲۵) دستگاه منسجم فلسفی که ملاصدرا بنا کرد چه ویژگی هایی داشت؟

پاسخ: ملاصدرا توانست یک دستگاه منسجم فلسفی بنا کند که در عین حال که کاملاً هویت فلسفی دارد و بر استدلال و منطق استوار است، از شهود و اشراق نیز بهره‌مند است.

 

۲۶) نظر ملاصدرا را درباره معرفت وحیانی و عقلی بنویسید.

پاسخ: او همچنین پیوند مستحکمی میان فلسفه و معرفت وحیانی برقرار کرد و اثبات کرد که نه تنها تضاد و تناقضی میان داده‌های مستدل و یقینی عقل و معارف وحیانی وجود ندارد بلکه عقل و وحی تأیید کنندۀ یکدیگرند.

 

۲۷) ملاصدرا در کتاب اسفار در مورد رابطه عقل و دین چه نظری دارد؟

پاسخ: ملاصدرا در کتاب «اسفار» می‌گوید: « عقل و دین در همه احکام خود با هم تطبیق دارند و حاشا که احکام شریعت نورانی با معارف یقینی و ضروری عقلی تعارض داشته باشد و افسوس به حال فلسفه‌ای که قوانین آن مطابق با کتاب و سنت نباشد.»

 

۲۸) عموم فیلسوفان مسلمان در مورد انواع معرفت چه نظری دارند؟

پاسخ: عموم فیلسوفان جهان اسلام، هم برای معرفت حسی و هم برای معرفت عقلی اعتبار قائل‌اند. علاوه بر این، فلاسفه اسلامی معرفت شهودی و وحیانی را نیز قبول دارند و هر کدام را در جای خود مفید می‌دانند.

 

۲۹) علامه طباطبایی معتقد است کدام فیلسوفان توانسته در پیوند عقل، کشف و شهود و شرع به توفیق کامل دست یابد؟

پاسخ: «صدرالمتألهین پایه بحث‌های علمی و فلسفی خود را روی پیوند میان عقل و کشف (شهود) و شرع (وحی و سنّت) گذاشت و در راه کشف حقایق الهیّات از مقدمات برهانی و مطالب کشفی (شهودی) و مواد قطعی دینی (آنچه از قرآن و حدیث به دست می‌آید) استفاده نمود. اگرچه ریشه این نظر در کلمات معلم ثانی (ابونصر فارابی)، ابن سینا، شیخ اشراق و خواجه نصیر طوسی نیز به چشم می‌خورد، ولی این صدرالمتألهین است که توفیق کامل انجام این مقصد را پیدا کرد.»

 

۳۰) در دوران معاصر، فیلسوفان مسلمان کدام نظر علامه طباطبایی را قبول دارند؟

پاسخ: در دوره معاصر، فیلسوفان مسلمان این نظر علامه طباطبایی را قبول دارند و معتقدند که عقل و حس و نیز شهود و وحی هر کدام در جایگاه خود اعتبار دارند و در جای خود می‌توانند ابزاری برای کسب معرفت باشند.

 

۳۱) معرفت فلسفی چگونه معرفتی است؟

پاسخ: معرفت فلسفی متکی بر استدلال عقلی است و بدون آن فلسفه اساسا وجود ندارد؛ یعنی نمی‌توان صرفاً با اتکا بر تجربه یا شهود قلبی یا وحی به معرفت فلسفی رسید.

 

۳۲) دوره جدید اروپا از چه زمانی آغاز می گردد و چه ویژگی هایی دارد؟

پاسخ: مقصود از دوره جدید، دوره‌ای است که از قرن شانزدهم آغاز می‌گردد و تاکنون ادامه دارد. در این دوره اروپا به تدریج از حاکمیت کلیسا خارج می‌شود، علوم تجربی گسترش می‌یابد و در حوزه‌های مختلف اجتماعی، از جمله سیاست، فرهنگ و فلسفه تحولات زیادی رخ می‌دهد.

 

۳۳) دو جریان فکری در دوره جدید اروپا را نام ببرید.

پاسخ: ۱- تجربه گرایان ۲- عقل گرایان

 

۳۴) در کدام دوران معرفت شناسی در کانون مباحثات فلسفی اروپا قرار گرفت؟

پاسخ: دوره جدید فلسفه در اروپا که از قرن شانزدهم با پیشگامی فرانسیس بیکن و دکارت آغاز و به معرفت شناختی توجه ویژه‌ای شد و از این دوره به بعد، مسئله معرفت شناسی در کانون مباحثات فلسفی اروپا قرار گرفت.

 

۳۵) در دوران جدید فلسفه در اروپا در زمینه معرفت شناسی نزاع بر سر چه مسأله ای بود، توضیح دهید؟

پاسخ: در این بحث و جدال فلسفی، نزاع بر سر این بود که در کسب معرفت، آیا حس و تجربه ارزش و اعتبار بیشتری دارد و بهتر ما را به حقایق می‌رساند یا استدلال عقلی.

 

۳۶) تجربه گرایان چه کسانی بودند؟

پاسخ: گروهی که برای تجربه اهمّیت بیشتری قائل بودند و آن را اساس کسب معرفت می‌دانستند به «تجربه گرایان» مشهور شدند.

 

۳۷) به نظر بیکن چه چیزی باعث شد که علوم تجربی پیشرفت نکند؟

پاسخ: به نظر بیکن فیلسوفان گذشته با دنباله‌روی از ارسطو، بیشتر بر استدلال عقلی تکیه کرده بودند و همین امر سبب شده بود که علوم تجربی در خرافات و تعصب‌های بی‌جا محصور بماند و پیشرفت نکند.

 

۳۸) تاکید فیلسوفانی مانند جان لاک بر تجربه گرایی از چه جهت اهمیت داشت؟

پاسخ: این تأکید از آن جهت اهمیت داشت که در دورۀ قرون وسطی کمتر به تجربه توجه می‌شد و علوم تجربی از عقب ماندگی فوق العاده‌ای رنج می‌برد. همین تأکید، یکی از عوامل توجه دانشجویان و پژوهشگران به علوم تجربی شد و زمینه‌ساز پیشرفت‌های علمی گردید.

 

۳۹) نظر دکارت را در مورد معرفت عقلی و تجربی بنویسید.

پاسخ: دکارت فیلسوف و ریاضی‌دان بزرگ فرانسوی، به تفکر عقلی اهمیت بسیار می‌داد و برعکس بیکن، معتقد بود عقل انسان به طور ذاتی معرفت‌هایی دارد که از تجربه به دست نیامده‌اند؛ مانند معرفت به وجود نفس مجرد و وجود خدا. به اعتقاد دکارت انسان در فهم این قبیل امور نیازی به حس و تجربه ندارد.

 

۴۰) آیا دکارت، مخالف با تجربه و علوم تجربی بود و بگویید چه چیزی وی را از تجربه گرایان جدا کرد؟

پاسخ: البته دکارت مخالف با تجربه و علم تجربی نبود و خود او نقش مؤثری در پیشرفت علم در اروپا داشت، بخصوص که او یک ریاضی‌دان بزرگ هم شمرده می‌شد. آنچه وی را از تجربه گرایان جدا کرد، قبول گزاره‌ها و قواعد عقلانی بود که از طریق تجربه قابل دستیابی نبودند و فقط متکی بر استدلال عقلی بودند.

 

۴۱) بیکن از نخستین فیلسوفانی بود که بر اهمیت ……. اصرار می‌ورزید و به اصالت تجربه معتقد بود.

پاسخ: حس و تجربه

 

۴۲) دیدگاه جدید کانت در مورد حس و عقل را بنویسید.

پاسخ: وی با طرح دیدگاهی جدید کوشش کرد هم اعتبار عقل و هم تجربه را اثبات کند و نشان دهد که معرفت، حاصل همکاری عقل و حس است.

 

۴۳) از نظر کانت قوه ادراکی انسان چگونه عمل می کند؟‌ با ذکر مثال توضیح دهید.

پاسخ: کانت بر آن است که قوّۀ ادراکی انسان تصوراتی مثل زمان و مکان و مفاهیمی مانند علیّت را نزد خود دارد و آنها را از راه حس و تجربه به دست نمی‌آورد. به نظر کانت، انسان آنچه را که از طریق حس به او می‌رسد، در قالب این مفاهیم درک می‌کند. به عنوان مثال، انسان روشن شدن زمین را بعد از طلوع خورشید در می‌یابد؛ اما وقتی می‌تواند بگوید طلوع خورشید علت روشن شدن زمین است که به کمک مفهوم علت که خودش در دستگاه ادراکی موجود است و از خارج گرفته نشده، میان تصور طلوع خورشید و تصور روشن شدن رابطه برقرار کند.

 

۴۴) از میان عقل گرایان و تجربه گرایان کدام یک به صورت یک دیدگاه غالب فلسفی در اروپا درآمد؟

پاسخ: تلاش‌های عقل گرایان در برابر تجربه گرایان تلاش موفقی نبود و تجربه گرایی به صورت یک دیدگاه غالب فلسفی در اروپا درآمد. از این به بعد در میان تجربه گرایان دیدگاه‌های جدیدی بروز کرد که یکی از مهم‌ترین آنها «پوزیتیویسم» یا «اثبات گرایی» بود.

 

۴۵) دیدگاه پوزیتیویسم در مورد شناخت و معرفت را توضیح دهید.

پاسخ: پوزیتیویست‌ها علاوه بر اینکه تنها راه رسیدن به شناخت و معرفت را تجربه می‌دانستند، معتقد بودند که اصولا آن دسته از مفاهیم و گزاره‌ها که تجربه‌پذیر نیستند و از طریق تجربه نمی‌توانند مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرند، بی‌معنا هستند.

 

۴۶) از نظر پوزیتیویسم ها کدام مفاهیم قابل بررسی علمی نیستند؟

پاسخ: بنابراین دیدگاه، مفاهیمی مانند خدا، اختیار، نفس و روح که تجربه درباره نفی یا اثبات آنها نمی‌تواند نظر دهد، معنای روشنی ندارند. لذا اصولا قابل بررسی علمی نیستند.

 

۴۷) یکی از مؤسسان پوزیتیویسم که از این اصطلاح برای اوّلین بار استفاده کرد، ……….، فیلسوف فرانسوی قرن نوزدهم میلادی است.

پاسخ: اوگوست کنت

 

۴۸) توجه خاص به تجربه سبب رشد چه دانش هایی شد؟

پاسخ: توجه خاص به تجربه، سبب رشد دانش‌هایی از قبیل فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و پزشکی شد.

 

۴۹) یکی از مشکلات مهم معرفت تجربی را با ذکر مثال بنویسید.

پاسخ: یکی از این اشکالات، محدودیت‌های روش تجربی بود که نمی‌توانست پاسخگوی سؤال‌های مهم انسان باشد. مثلا تجربه نمی‌توانست درباره نیاز جهان به مبدأ و خدا و وجود عوالمی غیر از عالم طبیعت و اساس خوب و بدهای اخلاقی اظهار نظر کند؛ زیرا ابزار لازم برای چنین مسائلی را در اختیار نداشت.

 

۵۰) چه چیزی باعث شد تا جریان های نسبی گرا در داخل تجربه گرایی ظهور کنند؟

پاسخ: ناتوانی تجربه در دستیابی به همه خصوصیات اشیا و احتمالی بودن بسیاری از نتایج تجربی و تفاوت میان تجربه انسان‌ها، می‌توانست قطعیّت احکام تجربی را از میان ببرد. در هر حال چنین مشکلاتی سبب شد که واقع نمایی دانش تجربی، بار دیگر با اشکال روبه‌رو شود و جریان‌های نسبی‌گرا در داخل تجربه‌گرایی ظهور کنند.

 

۵۱) دیدگاه نسبی گرایی در مورد شناخت و معرفت را با ذکر مثال توضیح دهید.

پاسخ: نسبی گرایان بر این باورند که هر فرد متناسب با ویژگی‌های خود، درباره امور به شناختی می‌رسد که با شناخت افراد دیگر متفاوت است. بنابراین شناخت هر کس برای خودش و نسبت به خودش اعتبار دارد؛ مثلا بر اساس این دیدگاه، به طور مطلق نمی‌توان گفت «فلز بر اثر حرارت انبساط پیدا می‌کند»؛ بلکه فرد حداکثر می‌تواند بگوید «من در این وضعیت، فکر می‌کنم فلز بر اثر حرارت منبسط می‌شود».

 

۵۲) نسبی گرایی در معرفت شناسی به تدریج در کدام حوزه های دیگر خود را نشان داد؟

پاسخ: نسبی گرایی در معرفت شناسی، به تدریج در حوزه‌هایی مانند انسان شناسی، اخلاق، حقوق و دین، خود را بیشتر نشان داد و به نسبی گرایی در هویت انسان، اخلاق، دین و حقوق انجامید.

 

۵۳) دیدگاه پراگماتیسم یا اصالت عمل در مورد تجربه را با ذکر مثال توضیح دهید.

پاسخ: جریان دیگر، پراگماتیسم یا اصالت عمل (مصلحت عملی) است. پراگماتیست‌ها معتقدند گرچه تنها ابزار شناخت اشیا، حس و تجربه است اما از طریق تجربه نمی‌توان به واقعیت اشیاء رسید، بنابراین ما نباید هدف خود را کشف واقعیت قرار دهیم، بلکه ما نیازمند باورهایی هستیم که در عمل به کار ما بیایند و سودمندی خود را نشان دهند؛ مثلاً کسی که باور دارد آب در حال جوش، بسیار داغ است و دست را می‌سوزاند، به آب جوش دست نمی‌زند و دچار سوختگی نمی‌شود. پس این دانش در عمل برای ما مفید است و همین فایده، به معنی درست بودن است.

 

۵۴) دو فیلسوف معاصر که علاوه بر تجربه گرایی به شهود عرفانی و تجربه دینی نیز معتقدند را نام ببرید.

پاسخ: برخی از فیلسوفان معاصر، در حالی که تجربه گرایی را قبول دارند، به شهود معنوی و تجربه دینی (به عنوان نوعی شناخت قلبی) نیز معتقد هستند. ویلیام جیمز و هانری برگسون از فیلسوفان تجربه‌گرایی هستند که به شهود عرفانی و تجربۀ دینی نیز معتقدند و به بُعد معنوی انسان اهمیت می‌دهند.

 

 

اهمیت درس فلسفه

موضوع علم فلسفه علیا (متافیزیک یا الهیات) در اصل (وجود) صرف و عوارض و حالات مختلف آن است و به جهان از منظر وجودی واحد و پیوسته می نگرد.

 

فلسفه علیا از این جهت که عام ترین و کامل ترین موضوع را دارد از علوم دیگر جامع تر است و به دلیل بهره گیری از روش استدلال و برهان از علوم دیگر یقینی تر می باشد.

 

در علم فلسفه به پرسش‌های کلی مربوط به عقل، مبدا پیدایش دنیا ، نظام خلقت ، ماهیت ها ، وجودیت، دانش، ارزش‌ها، ذهن و زبان پاسخ داده می شود.

 

چنین سوالاتی اغلب به عنوان مشکلاتی مطرح می‌شوند که باید مورد مطالعه قرار گیرند یا حل شوند.

 

هرچند قبل از سقراط متفکرانی دیگر وجود داشته اند اما کلمه فلسفه اولین بار توسط سقراط مورد استفاده قرار گرفت. در زمان او عده ای که خود را سوفیست (به معنای دانشمند) می نامیدند ادراک انسان را ملاک حقیقت و واقعیت می دانستند و مغالطه به کار می بردند.

 

سقراط برای احتراز از همردیف شدن با سوفیست ها نام (فیلوسوفیا) را که به معنای آن اشاره شد ، برای خود برگزید که بعد ها کم کم فلسفه به معنای علم به کار رفت و سفسطه ( مصدر به معنای سوفیست گری) بر مغالطه کاری اطلاق گردید.

 

شش روش مطالعه

خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .

 

2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا” درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .

 

3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.

 

4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .

 

5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .

 

6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.

 

رشته انسانی برای چه افرادی مناسب است؟

نکته اول این است که رشته انسانی زمینه‌های شغلی گسترده‌ای دارد و ممکن است ما این رشته را فقط با حقوق یا قضاوت یا شغل معلمی بشناسیم اما اصلا به این صورت نیست و در رشته انسانی تعداد زیادی از رشته‌های دیگر هم وجود دارد؛

 

اما اگر فردی هستید که از به عملیات‌های محاسباتی که در رشته ریاضی فیزیک است علاقه ندارید و یا با رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی هم نمی‌توانید ارتباط برقرار کنید، می‌توان گفت که رشته انسانی ممکن است همان رشته‌ای باشد که به‌دنبال آن هستید. حتی در مقطع دبیرستان هم رشته‌های انسانی، تعدادی از دروس دردسر ساز برای دانش‌آموزان مانند فیزیک و شیمی را ندارد و از این حیث افرادی که به این دروس علاقه ندارند خیالشان راحت است. اما از طرف دیگر دروس تخصصی این رشته هم به چشم می‌خورد که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید؛ اما در کل نگران نباشید با اندکی تمرین و تلاش به سادگی می‌توانید با دروس این رشته ارتباط برقرار کنید.

 

نکته بعدی هم شانس قبولی در رشته انسانی است که نسبت به رشته تجربی بالاتر است. با توجه به اینکه در حال حاضر تعداد شرکت کنندگان کنکور در رشته انسانی حدود یک سوم رشته تجربی است، شانس قبولی در انسانی بالاتر از رشته تجربی است و همین می‌تواند یک نکته مثبت برای داوطلبان این رشته باشد.

 

منبع : باحال مگ

دسته بندی :

مطالب مشابه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *