سوالات متن درس اول فلسفه یازدهم انسانی ❤️ [ گام به گام درس ۱ + جواب ]
سوالات متن درس یازدهم فلسفه یازدهم انسانی ❤️ [ گام به گام درس ۱۱ + جواب ]
جواب سوالات متن درس یازدهم فلسفه یازدهم انسانی را در ادامه برای شما عزیزان قرار دادیم.
دقیق و درست ترین جواب ها را در ادامه می توانید ببینید.
گام به گام سوالات متن درس یازدهم فلسفه دوازدهم انسانی در ادامه مطلب وجود دارد.
با بخش آموزش از مجله اینترنتی باحال مگ همراه باشید.
پاسخ سوالات متن درس یازدهم فلسفه یازدهم انسانی
بهترین جواب ها برای سوالات متن درس یازدهم فلسفه یازدهم انسانی :
۱) کارهای انسان را به طور کلی به دو دسته می توان تقسیم کرد، آنها را نام ببرید.
پاسخ: فعل طبیعی و فعل اخلاقی
۲) فعل طبیعی را با ذکر مثال تعریف کنید.
پاسخ: کارهایی که انسان آنها را برای رفع نیازهای خود انجام میدهد، از قبیل خرید مایحتاج روزانه، داشتن شغل برای کسب درآمد، استراحت، آشپزی، ورزش و تفریح. این قبیل کارها را «فعل طبیعی» مینامند.
۳) فعال اخلاقی را با ذکر مثال تعریف کنید.
پاسخ: کارهایی هستند که مورد ستایش و تحسین یا مورد سرزنش و تقبیح قرار میگیرند؛ مانند احسان، گذشت، ایثار، وفاداری و مبارزه با ظلم و نابرابری. این قبیل کارها را «فعل اخلاقی» میگویند.
۴) سوالاتی که در رابطه با فعال اخلاقی و فعال طبیعی مورد توجه فلاسفه است را بنویسید.
پاسخ: اساساً معیار فعل اخلاقی چیست و از کجا نشئت میگیرد؟ چرا قواعد اخلاقی مورد قبول عموم واقع میشوند؟ آیا هر کس میتواند مطابق سلیقه و دیدگاه خود قاعدۀ اخلاقی وضع کند و از دیگران بخواهد آن را رعایت نمایند؟ آیا اصول اخلاقی بسته به تحوّل و تفاوت فرهنگها و جوامع، متغیر و متفاوتاند؟
۵) افلاطون معیار تمایز اخلاقی یا طبیعی بودن را چه می داند؟
الف) موجب سعادت و نیک بختی انسان شود.
ب) با سعادت انسان رابطه داشته باشد.
ج) انسان را از بدی و رذیلت دور کند.
د) هرگز باعث شقاوت آدمی نشود.
پاسخ: ب) با سعادت انسان رابطه داشته باشد.
۶) از نظر افلاطون فعل اخلاقی با چه چیزی رابطه دارد؟
پاسخ: از نظر افلاطون فعل اخلاقی با سعادت و نیکبختی حقیقی آدمی رابطه دارد.
سوالات متن جای خالی درس یازدهم فلسفه یازدهم انسانی
۷) از نظر افلاطون فعل اخلاقی چه زمانی فضیلت و چه زمانی رذیلت شمرده می شود؟
پاسخ: به اعتقاد او، فعل اخلاقی اگر در جهت سعادت حقیقی باشد، فضیلت محسوب میگردد و اگر برخلاف سعادت باشد و باعث شقاوت گردد، رذیلت و بدی شمرده میشود.
۸) از نظر افلاطون چند قوه در وجود انسان فعال است و هر یک از این قوا انسان را به سمت چه کارهایی سوق می دهد؟
پاسخ: در وجود انسان سه قوه اصلی فعال هستند: «قوه شهوت» که انسان را به سوی لذایذ و امیال فرا میخواند؛ «قوه غضب» که انسان را در برابر خطرها و موانع دعوت به ایستادگی و عکس العمل میکند و «قوه عقل» که خوب را از بد تشخیص میدهد و سعادت واقعی را شناسایی میکند.
۹) از نظر افلاطون در چه صورتی یک عمل در جهت سعادت است؟
پاسخ: از نظر افلاطون، در صورتی عملا انسان در جهت سعادت است که بنا به فرمان و راهنمایی عقل انجام پذیرد. یعنی قوه غضب و قوه شهوت، تحت کنترل و حکومت عقل باشند و با راهنمایی عقل عمل کنند.
۱۰) از نظر افلاطون، اگر عقل و بر قوه غضب و شهوت حاکم شود، چه نتایج اخلاقی حاصل می شود؟
پاسخ: وی میگوید اگر عقل که از فضیلت حکمت برخوردار است، حاکم باشد، قوه شهوت «خویشتنداری» پیش میگیرد و قوۀ غضب متصف به «شجاعت» میشود. برایند و نتیجه چنین سامانی، برقراری «عدالت» میان قوای عقل و شهوت و غضب و در سراسر شخصیت انسان است.
۱۱) انسان نیک بخت از نظر افلاطون چه کسی است؟
پاسخ: انسانی که آراسته به چهار فضیلت «حکمت»، «خویشتنداری»، «شجاعت» و «عدالت» است، نیکبخت است؛ این معیار میان همۀ انسانها مشترک و ثابت است و با گذشت زمان تغییر نمیکند.
۱۲) از نظر ارسطو عامل سعادت و نیک بختی انسان چیست؟
پاسخ: او معتقد است که اگر عقل بر قوای دیگر حاکم شود، انسان به اعتدال در قوا میرسد و همین اعتدال، عامل سعادت و نیکبختی انسان است.
۱۳) از نظر ارسطو عقل باید چه شرطی باشد تا بتواند از افراط و تفریط دو قوه غضب و شهوت جلوگیری کند؟
پاسخ: به اعتقاد ارسطو شهوت و غضب همواره در معرض افراط و تفریط هستند امّا عقل میتواند مانع این افراط و تفریط شود؛ البته شرط لازم برای چنین امری این است که خود عقل رشد کرده و به درجات مناسبی از معرفت دست یابد تا خودش دچار افراط و تفریط نشود.
۱۴) از نظر ارسطو انسان چه زمانی به سعادت می رسد؟
پاسخ: از نظر ارسطو، اگر قوای وجودی در خط اعتدال باشند، انسان به سعادت میرسد. ارسطو نیز معتقد است این معیار، مشترک میان همه انسانهاست و عقل هر انسانی این اعتدال را درک میکند و آن را به عنوان امری درست میپذیرد.
۱۵) از دید افلاطون شجاعت نتیجه چیست؟
الف) خویشتنداری انسان
ب) حاکمیت عقل بر قوه شهوت
ج) نگاه عقلانی به قوه غضب
د) حد اعتدال قوه غضب
پاسخ: ج) نگاه عقلانی به قوه غضب
۱۶) افلاطون و ارسطو در چه چیزی در فلسفه اخلاق اشتراک نظر دارند؟
الف) تاکید بر وجدان
ب) هماهنگی و اعتدال میان قوا
ج) توجه به منفعت
د) دنیوی شمردن سعادت
پاسخ: ب) هماهنگی و اعتدال میان قوا
۱۷) از نظر کانت معیار فعل اخلاقی چیست و چه چیزی انسان را به سوی عمل خیر اخلاقی دعوت می کند؟
پاسخ: معیار فعل اخلاقی را باید در «وجدان اخلاقی»، جستوجو کرد. کانت میگوید هر انسان در درون خود حقیقتی به نام وجدان اخلاقی دارد که او را به سوی عمل خیر اخلاقی دعوت میکند.
۱۸) از نظر کانت به چه عملی خیز اخلاقی گفته می شود؟ مثال بزنید.
پاسخ: هر کاری که انسان آن را صرفاً برای اطاعت از وجدان خود انجام دهد و هیچگونه هدف و منفعت شخصی در آن نداشته باشد، خیر اخلاقی شمرده میشود. مثلاً اگر انسان عدل را نه به خاطر تشویق و تمجید دیگران و نه حتی برای رسیدن به سعادت، بلکه فقط بدان جهت که وجدان بدان دعوت میکند، انجام دهد، فضیلت شمرده میشود.
۱۹) قاعده اخلاقی کانت را بنویسید و مقصود وی از این قاعده را بیان کنید.
پاسخ: او میگوید: «بر طبق قاعدهای عمل کنید که بتوانید اراده کنید که قاعده مزبور، قانون کلی و عمومی شود.» مقصود کانت این است که عمل هر انسانی باید به گونهای باشد که اگر دیگران هم همان کار را در مورد وی انجام دادند، او آن کار را بپسندد و عاملان آن را تحسین کند.
۲۰) چه چیزهایی همواره کانت را به شگفتی وا می داشت؟
پاسخ: این جمله کانت شهرت فراوانی دارد:«دو چیز همواره مرا به شگفتی وا میدارد: یکی آسمانی که بالای سر ماست، دیگر وجدانی که در درون ما قرار دارد.»
نمونه سوال های متن درس 11 فلسفه یازدهم
۲۱) با توجه به دیدگاه فیلسوفان طبیعت گرا و ماتریالیست، ریشه های فعل اخلاقی را باید در کجا جست و جو کرد؟
پاسخ: فیلسوفان طبیعتگرا و ماتریالیست و عموم کسانی که بعُد روحی و معنوی را باور ندارند، ریشههای فعل اخلاقی را در همان رفتار طبیعی انسان جستوجو میکنند. از نظر این دسته از فلاسفه، گروه انسان، مانند سایر موجودات، هر کاری را برای منافع طبیعی خودا نجام میدهد. بنابراین «خوب» و «بد» عناوینی هستند که خود ما به هر کار میدهیم، بسته به اینکه آن کار به سودمان باشد یا به ضررمان.
۲۲) اولین قانون اخلاقی چیست؟ سخن توماس هابز را در این باره بنویسید.
پاسخ: اوّلین قانون اخلاقی این است: «آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند. در این صورت است که میتوانی با دیگران زیست کنی». بر همین اساس، توماس هابز میگوید: هرگاه انسانی بخواهد در برابر دیگران آزادی زیادی داشته باشد، باید به دیگران هم حق بدهد که در برابر او به همان میزان آزاد باشند.
۲۳) از نظر فیلسوفان طبیعت گرا چرا انسان قواعد اخلاقی را ابداع کرده است و آیا اموری مانند صداقت، عدالت و امانت داری فضیلت حقیقتی شمرده می شوند؟
پاسخ: بنابراین دیدگاه، انسان از زمانی که دریافته نفع او در گرو نفع دیگران است، قواعد اخلاقی را ابداع کرده و مثلا گفته است: باید با دیگران راستگویی پیشه کرد و باید با دیگران به عدل رفتار نمود. بر این اساس اموری مانند صداقت، عدالت و امانتداری در واقع ارزش حقیقی ندارند و حقیقتاً فضیلت شمرده نمیشوند اما چون برای زندگی اجتماعی ضروری هستند و منفعت افراد در رعایت آنهاست، باید آنها را مراعات کرد.
۲۴) از نظر کانت، فعلی مانند راستگویی در چه حالتی اخلاقی شمرده می شود؟
الف) آنگاه به انتظار تشویق دیگران انجام شود.
ب) وقتی ترسی از عواقب ناگوار راستگویی نداشته باشیم.
ج) وقتی صرفا به دلیل درست بودنش انجامش دهیم.
د) آنگاه که به انگیزه رسیدن به سعادت انجامش دهیم.
پاسخ: ج) وقتی صرفا به دلیل درست بودنش انجامش دهیم.
۲۵) عقل عملی را از دیدگاه فیلسوفان مسلمان تعریف کنید.
پاسخ: آنان عقل را منبع شناخت فضیلتها و رذیلتها میدانند و این عقل را، از آن جهت که رفتار خوب و بد انسان را تشخیص میدهد، عقل عملی» مینامند.
۲۶) چرا فیلسوفان مسلمان معتقدند که هر انسانی به دنبال کسب فضیلت است و از رذائل اخلاقی گریزان است؟
پاسخ: عقل فضیلتهایی مانند عدل، احسان، خویشتنداری و شجاعت را کمالاتی میداند که باعث رشد و کمال روح میشود؛ درست مانند آب و غذا و اموری از این قبیل که جسم انسان را رشد میدهند. بنابراین هر انسانی فضیلتها را دوست دارد و از رذائل اخلاقی مانند ظلم، بخل و ریا گریزان است. این رذائل اخلاقی به روح صدمه رسانده و آن را از کمال باز میدارند. بنابراین هر انسانی به دنبال کسب فضائل است و با کسب فضائل احساس نشاط و لذت میکند و به رضایت درونی میرسد.
۲۷) به عقیده فلاسفه مسلمان،انسان دارای چند نوع تمایلات است؟
پاسخ: زیرا انسان دو دسته تمایلات دارد:
۱- تمایلات مربوط به بعُد مادی و حیوانی، مانند تمایل به ثروت و لذتهای مادی.
۲- تمایلات مربوط به بعُد روحی و معنوی، مانند تمایل به عدالت و سخاوت که تمایلاتی برتر هستند و فضیلت شمرده میشوند.
۲۸) به عقیده فلاسفه مسلمان، علت انجام رذایل اخلاقی چیست؟
پاسخ: علت انجام رذایل اخلاقی این است که گاه میان فضیلتها و منافع و تمایلات مادی و حیوانی انسان تلاقی پیدا میشود؛ در چنین شرایطی اگر تمایلات حیوانی و مادی قوی باشند انسان را به سوی خود میکشانند و مانع رسیدن او به فضیلتها میشوند و حتی او را به سوی رذیلتها سوق میدهند.
۲۹) چرا فلاسفه مسلمان معتقدند شناخت فضائل و رذائل به تنهایی نمی تواند باعث ترک رذیلت و کسب فضیلت شود؟
پاسخ: از نظر آنان، علاوه بر این تمایل ذاتی، پشتوانهای دیگر هم لازم است تا هنگام تضاد میان تمایلات حیوانی و فضائل اخلاقی، انسان بتواند فضائل را بر تمایلات ترجیح دهد. این پشتوانه، به اعتقاد فلاسفه مسلمان، خداست.
۳۰) از نظر فلاسفه مسلمان، چه زمانی میل به فضائل در انسان تقویت می شود؟
پاسخ: اگر خداوند نیز ما را به کسب فضائل ترغیب و از رذایل منع نماید و برای آنها پاداش و مجازات معین فرماید، میل به فضائل در انسان تقویت میشود.
۳۱) آیا اعتقاد به خداوند موجب عمل به فضیلت قطعی و حتمی می شود؟
پاسخ: البته اعتقاد به خداوند، گرچه عامل تقویت کننده است، اما به این معنا نیست که عمل به فضیلت قطعی و حتمی میشود، زیرا در هر صورت، انسان موجودی مختار و با تمایلات قوی و شدید است و ممکن است برای رسیدن به آن تمایلات، از فرمان خدا هم سرپیچی نماید.
۳۲) کدام گزینه از اعتقادات فیلسوفان مسلمان در حیطه فلسفه اخلاق شمرده نمی شود؟
الف) اگر خداوند ما را به کسب فضائل ترغیب کند قطعا فضیلت را بر رذیلت ترجیح می دهیم.
ب) انسان توسط عقل عملی می تواند تفاوت میان افعال خوب و بد را از یکدیگر تشخیص دهد.
ج) علاقه و توجه بشر به فضائل اخلاقی گرایشی فطری در نهاد انسان محسوب می شود.
د) تعارض موجود میان تمایلات مادی و تمایلات معنوی انسان مانع انتخاب فضائل است.
پاسخ: الف) اگر خداوند ما را به کسب فضائل ترغیب کند قطعا فضیلت را بر رذیلت ترجیح می دهیم.
۳۳) اگر کسی رویکرد داروینیستی در تعریف ماهیت انسان داشته باشد نمی تواند؟
الف) به اخلاق پایبند باشد.
ب) به فضیلت معتقد باشد.
ج) سود و زیان انسان را مشخص کند.
د) نوع دوست و مردم دوست باشد.
پاسخ: ج) سود و زیان انسان را مشخص کند.
۳۴) رویکرد فلسفی – اخلاق را برای انسان امری ذاتی و طبیعی نمی داند؟
الف) طبیعت گرایانه
ب) اسلامی
ج) ارسطویی
د) کانتی
پاسخ: الف) طبیعت گرایانه
۳۵) از نظر فیلسوفان مسلمان چرا انسان نمی تواند به راحتی فضیلت مند شود؟
الف) زیرا میان فضائل و رذائل انسان مرز دقیق و مشخصی وجود ندارد.
ب) چون گاهی میان خواسته های بعد روحی و جسمی انسان تضاد وجود دارد.
ج) زیرا عالم حقیقتی فقط خداست که می تواند رذائل را از فضائل باز شناسد.
د) چون برقراری اعتدال میان قوای انسان فقط با حاکمیت عقل میسر است.
پاسخ: ب) چون گاهی میان خواسته های بعد روحی و جسمی انسان تضاد وجود دارد.
۳۶) کدام یک از صفات زیر از نظر ارسطو فضیلت نیستند؟
الف) تهور
ب) شجاعت
ج) خویشتنداری
د) حکمت
پاسخ: الف) تهور
۳۷) عبارت زیر با دیدگاه کدام فیلسوف سازگار است؟
«انسان از زمانی که دریافت نفع او در گرو به نفع دیگران است قواعد اخلاقی را وضع کرده است.»
الف) کانت
ب) ارسطو
ج) هابز
د) افلاطون
پاسخ: ج) هابز
۳۸) تعیین کنید کدام یک از عبارات زیر صحیح و کدام یک غلط است؟
۱- کارهایی که مورد ستایش و تحسین یا مورد سرزنش و تقبیح قرار می گیرند، فعل طبیعی هستند.
۲- از نظر افلاطون فعل اخلاقی با سعادت و نیک بختی حقیقی آدمی رابطه دارد.
۳- ارسطو، شاگرد افلاطون، درباره معیار فعل اخلاقی نظری مخالف با استاد خود دارد.
۴- کانت عقیده دارد که معیار فعل اخلاقی را باید در «وجدان اخلاقی» جست و جو کرد.
۵- ابن سینا و دیگر فلاسفه مسلمان، درباره معیار فعل اخلاقی دیدگاهی نزدیک به افلاطون و ارسطو ندارند.
۶- رذائل اخلاقی به روح صدمه رسانده و آن را از کمال باز می دارند.
۷- انسان موجودی مختار و با تمایلات قوی و شدید است و ممکن نیست برای رسیدن به آن تمایلات، از فرمان خدا سرپیچی نماید.
پاسخ: ۱- غلط
۲- صحیح
۳- غلط
۴- صحیح
۵- غلط
۶- صحیح
۷- غلط
۳۹) جاهای خالی را با استفاده از کلمات مناسب کامل کنید.
۱- انسان با مفهوم «اخلاق» آشناست و می تواند ……….. را درک کند.
۲- کارهایی که انسان آنها را برای رفع نیازهای خود انجام می دهد ………. می نامند.
۳- به اعتقاد افلاطون، فعل اخلاقی اگر در جهت …….. باشد، فضیلت محسوب می گردد.
۴- به اعتقاد ارسطو ………… همواره در معرض افراط و تفریط هستند اما عقل می تواند مانع این افراط و تفریط شود.
۵- کانت می گوید: بر طبق قاعده ای عمل کنید که بتوانید اراده کنید که قاعده مزبور، ………………….. شود.
۶- بنابر دیدگاه طبیعت گرایان، انسان از زمانی که دریافته ………… است، قواعد اخلاقی را ابداع کرده است.
۷- فلاسفه مسلمان عقل را، از آن جهت که رفتار خوب و بد انسان را تشخیص می دهد، ……… می نامند.
پاسخ: ۱- خوب و بد اخلاقی
۲- فعل طبیعی
۳- سعادت حقیقی
۴- شهوت و غضب
۵- قانون کلی و عمومی
۶- نفع او در گرو نفع دیگران
۷- عقل عملی
اهمیت درس فلسفه
موضوع علم فلسفه علیا (متافیزیک یا الهیات) در اصل (وجود) صرف و عوارض و حالات مختلف آن است و به جهان از منظر وجودی واحد و پیوسته می نگرد.
فلسفه علیا از این جهت که عام ترین و کامل ترین موضوع را دارد از علوم دیگر جامع تر است و به دلیل بهره گیری از روش استدلال و برهان از علوم دیگر یقینی تر می باشد.
در علم فلسفه به پرسشهای کلی مربوط به عقل، مبدا پیدایش دنیا ، نظام خلقت ، ماهیت ها ، وجودیت، دانش، ارزشها، ذهن و زبان پاسخ داده می شود.
چنین سوالاتی اغلب به عنوان مشکلاتی مطرح میشوند که باید مورد مطالعه قرار گیرند یا حل شوند.
هرچند قبل از سقراط متفکرانی دیگر وجود داشته اند اما کلمه فلسفه اولین بار توسط سقراط مورد استفاده قرار گرفت. در زمان او عده ای که خود را سوفیست (به معنای دانشمند) می نامیدند ادراک انسان را ملاک حقیقت و واقعیت می دانستند و مغالطه به کار می بردند.
سقراط برای احتراز از همردیف شدن با سوفیست ها نام (فیلوسوفیا) را که به معنای آن اشاره شد ، برای خود برگزید که بعد ها کم کم فلسفه به معنای علم به کار رفت و سفسطه ( مصدر به معنای سوفیست گری) بر مغالطه کاری اطلاق گردید.
شش روش مطالعه
خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز
1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا” قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا” به خاطر سپرد .
2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا” درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .
3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا” فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.
رشته انسانی برای چه افرادی مناسب است؟
نکته اول این است که رشته انسانی زمینههای شغلی گستردهای دارد و ممکن است ما این رشته را فقط با حقوق یا قضاوت یا شغل معلمی بشناسیم اما اصلا به این صورت نیست و در رشته انسانی تعداد زیادی از رشتههای دیگر هم وجود دارد؛
اما اگر فردی هستید که از به عملیاتهای محاسباتی که در رشته ریاضی فیزیک است علاقه ندارید و یا با رشتههای پزشکی و پیراپزشکی هم نمیتوانید ارتباط برقرار کنید، میتوان گفت که رشته انسانی ممکن است همان رشتهای باشد که بهدنبال آن هستید. حتی در مقطع دبیرستان هم رشتههای انسانی، تعدادی از دروس دردسر ساز برای دانشآموزان مانند فیزیک و شیمی را ندارد و از این حیث افرادی که به این دروس علاقه ندارند خیالشان راحت است. اما از طرف دیگر دروس تخصصی این رشته هم به چشم میخورد که باید با آنها دست و پنجه نرم کنید؛ اما در کل نگران نباشید با اندکی تمرین و تلاش به سادگی میتوانید با دروس این رشته ارتباط برقرار کنید.
نکته بعدی هم شانس قبولی در رشته انسانی است که نسبت به رشته تجربی بالاتر است. با توجه به اینکه در حال حاضر تعداد شرکت کنندگان کنکور در رشته انسانی حدود یک سوم رشته تجربی است، شانس قبولی در انسانی بالاتر از رشته تجربی است و همین میتواند یک نکته مثبت برای داوطلبان این رشته باشد.
منبع : باحال مگ
دسته بندی :