hambergermenu

نقد فیلم فارست گامپ Forrest Gump

نقد فیلم فارست گامپ Forrest Gump را در ادامه با هم می خوانیم.

 

کارگردان: رابرت زمیکس

نویسنده: وینستون گروم

بازیگران: تام هنکس، گری سینایس، رابین رایت، سالی فیلد، میکلتی ویلیامسون

سال ساخت: 1994

رتبه در IMDB :  با نمره 8.8 رتبه ی 12

زمان اجرا: 2:22

ژانر: کمدی، درام

 

نقد فیلم فارست گامپ Forrest Gump

 

 

خلاصه داستان

فارست گامپ (تام هنکس) به صورت مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است.

 

در کودکی به طور معجزه آسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است.

 

مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد.

 

بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیت هایی بزرگ دست پیدا می کند.

 

به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمان جنگ شناخته می شود. و حتی عاشق نیز می شود.

 

فیلمی که تصورات و ضربان قلب شما را به خود جلب می کند، فیلم کلاسیک آمریکایی “فارست گامپ” است.

 

این فیلم بیش از دو دهه پیش در سال 1994 در سینماها اکران شد و به یکی از محبوب ترین فیلم های همه زمانه بدل شد و در میان منتقدین و اهالی سینما از ستایش بالایی برخوردار است.

 

این فیلم به خاطر این واقعیت قابل توجه بود که جوایز مختلفی همچون جوایز اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی برای رابرت زمکیس، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای تام هنکس را از جمله بسیاری دیگر بدست آورد. “فارست گامپ” به همراه فیلم “بزرگ” ( Big ) به تام هنکس برای ستاره شدن در هالیوود کمک کرده و او را به یک بازیگر حرفه ای و مشهور تبدیل کردند.

 

چند سال پیش، کتابخانه کنگره ایالات متحده “فارست گامپ” را فیلمی دانست که از لحاظ تاریخی، فرهنگی و زیبایی شناسی دارای اهمیت است و آن را برای حفظ در فهرست ملی فیلم های ایالات متحده برگزیده است.

 

اتفاقات جالب در فیلم 

“فارست گامپ” در مورد هرکدام از افراد دارای ضعف ناچیز است که با ضریب هوشی کمتر از 75 نسبت به سایر افراد متفاوت هستند.

 

با این حال، با وجود این که او این واقعیت را به عنوان یک کودک متوجه می شود و در مورد آن مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، می تواند نگذارد این نقص زندگی اش را خراب کند.

 

زندگی اما درعوض به او می آموزد که بهترین چیزها را حفظ و از آن ها استفاده کند.

 

داستان فارست گامپ در دهه های پر تحرک و تحول آمیز 1950 ، 1960 ، 1970 و 1980 اتفاق می افتد که آمریکا چندین تحول سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را پشت سر گذاشت.

 

یکی از لذت های واقعی این فیلم، دیدن چند مورد از این تغییرات است که فارست شاهد آن ها و در واقع بخشی از آن ها نیز است.

 

در طول فیلم، ما می بینیم که او با الویس پریسلی در مهمانخانه مادرش در آلاباما، بدن خود را تکان می دهد، پس از فراخوان در جنگ ویتنام در ارتش آمریکا خدمت می کند، درگیری در میان یک جلسه گروه پلنگ سیاه را شروع می کند و با روسای جمهور کندی، جانسون و نیکسون ملاقات می کند.

 

فارست علیرغم نداشتن هوش و ذکاوت، اجازه نمی دهد که این ضعف از تبدیل شدن او به یک بازیکن فوتبال کالج، جانباز جنگ ویتنام و مردی ثروتمند به دلیل سرمایه گذاری های خود در یک شرکت کوچک به نام اپل و همچنین داشتن یک قایق صید میگو جلوگیری کند.

 

آخرین و مهمترین ویژگی او بودن یک پسر، دوست، پدر و شوهر دوست داشتنی است.

 

علاوه بر خدمت در ویتنام و حضور در کنار الویس پریسلی، فارست همچنین به یک زن سیاه پوست کمک می کند تا نخستین آفریقایی-آمریکایی شود که در یک مدرسه تمام سفید پوستی حضور یابد.

 

فارست همچنین ضمن کمک به بهبود روابط بین ایالات متحده و جمهوری خلق چین، به یک ستاره بین المللی پینگ پنگ تبدیل می شود.

 

او مردی است که زندگی خود را بدون در نظر گرفتن خوب یا بد بودن انجام می دهد و خود را درگیر حوادث خارق العاده ای می کند که تاریخ آمریکا را شکل می دهد.

 

هرچند که فارست در طول این فیلم درگیر این حوادث پیچیده می شود اما حتی در موارد جنگ، خشونت و تعصب نیز یک معصومیت تقریباً شبیه کودکان را در چهره او مشاهده می کنیم.

 

او از این چیزها آگاه است و درست را از اشتباه تشخیص می دهد اما سعی می کند با وجود تمام آنچه که در گذشته وجود داشته، زندگی ساده و بدون آلایشی را داشته باشد.

 

او می خواهد فرزند خوبی برای مادر خود باشد.

 

او دوست دارد با عشق به زندگی خود با جنی ادامه دهد و دوستی خوب برای همرزمان خود بنجامین و ستوان دن باشد و در پایان فیلم نیز برای پسرش نقش یک پدر مسئولیت پذیر را بازی کند.

 

او ممکن است از نظر تفکر و حل مشکلات از مشکل برخوردار باشد اما توانایی نمایش بلوغ و نشان دادن هوش هیجانی را دارد و قادر است علیرغم اختلالات درونی اش، محبت و عشق را نسبت به دیگران نشان دهد.

 

در حالی که ممکن است او پدرش را نشناسد و همسرش جنی به او بی احترامی کند و او را در طول سال هایی که با شیاطین درونی خود سر و کار دارد رها کند، او این توانایی را دارد که از همه این مسائل بگذرد و زندگی خوب و قابل قبولی داشته باشد.

 

فارست هنگامی که می دید سربازان و دوستانش مانند بنجامین و ستوان دن تیلور در جنگ ویتنام کشته یا مجروح می شوند، آسیب ها و حوادث روحی دیگری را نیز تحمل می کند.

 

در حالی که فارست می توانست زندگی را رها کند یا به کل ناامید شود در عوض او اهداف جدیدی را در بازی پینگ پنگ در سراسر جهان پیدا می کند، یک شرکت قایق صید میگو بسیار سودآور را با ستوان قدیمی خود تاسیس می کند و برای گذر از تمامی سختی ها به مدت سه سال در سراسر ایالات متحده می چرخد.

 

نمونه ی یک مرد جالب

فارست نمونه ای از مردی است که با وجود گذشته تلخ هرگز تسلیم نمی شود و به پیش می رود.

 

او به سادگی نمی گذارد گذشته اش آینده او را تعریف کند.

 

او مانند همه ما، با شانس های خوب و بد مواجه می شود اما بدون در نظر گرفتن شرایط، به بهترین نحو زندگی می کند.

 

در طول صحنه طولانی دویدن فارست، مردم از الگوی وی الهام می گیرند و از او توصیه و راهنمایی می خواهند.

 

او چیز زیادی برای گفتن به آنها ندارد اما اتفاقی می افتد که آن ها احساس راحتی می کنند زیرا او این کار را فقط به خاطر خود انجام می دهد.

 

فارست به سادگی نمی تواند به آن ها در زندگی واقعی کمک کند اما دید آن ها را نسبت به زندگی عوض کرده و باعث می شود زندگی بهتری داشته باشند.

 

همانطور که فارست وقتی خبرنگاران از او می پرسند که چرا می دود، می گوید: “من احساس کردم که باید بدوم.” گاهی اوقات، نیازی به دلیلی برای انجام کاری ندارید وقتی احساس انجام آن به شما دست می دهد.

 

در حالی که بسیاری از افراد دیگر از فارست الهام گرفته و کارهای او به آن ها امید می دهد، فارست از افراد دیگری همچون مادرش که توسط سالی فیلد شگفت انگیز بازی می شود، به همراه هم خدمتی و دوست خود بنجامین و ستوان دن الهام می گیرد.

 

مادرش در مورد عشق، احترام و یافتن مسیر شخصی در زندگی به او می آموزد.

 

 

دیالوگ های جالب در فیلم 

او در بستر مرگ جمله ای به فارست می گوید که به قلب او می نشیند و به یکی از معروف ترین دیالوگ ها در تمام دوران تبدیل شده است.

 

“زندگی مانند یک جعبه شکلات است، فارست، تو هرگز نمی دانی چه چیزی بدست می آوری.” فارست از مادرش می پرسد سرنوشت او چه می تواند باشد.

 

مادرش به او می گوید که او نمی تواند جواب این سوال را بدهد و از او می خواهد که باید خودش این مسئله را تشخیص دهد.

 

مادرش به او اطلاع می دهد که این سرنوشت او بوده که مادرش شود و به او بسیار افتخار می کند.

 

رابطه فارست در طول فیلم با جنی پیچیده و مایه تاسف است زیرا راه های همگرایی و واگرایی زندگی آنها منجر به درد و دل شکستگی و همچنین دلسوزی و درک می شود.

جنی اولین و تنها عشق فارست است.

 

آن ها با هم بزرگ می شوند و وقت خود را برای آشنایی با یکدیگر می گذرانند.

 

فارست مانند تنفس هوای تازه برای جنی است در حالیکه جنی در خانه همیشه با پدر بدزبانش در حال بحث و جدل است.

 

حتی در زمان کالج، آن ها دوستی خود را حفظ می کنند.

 

مسیر زندگی جنی او را به بعضی از نقاط تنهایی می برد و او را دچار دوست پسرهای سوء استفاده کننده، سوءمصرف مواد مخدر و دوستان متخاصم مانند حزب پلنگ سیاه می کند.

 

حتی با وجود نقص های جنی، فارست همچنان مثل همیشه عاشق اوست و از او درخواست ازدواج می کند.

 

سرانجام جنی با این ازدواج موافقت کرده و او را به خوشبخت ترین مرد جهان تبدیل می کند.

 

با توجه به اینکه جنی مبتلا به ایدز است و واقعاً بیمار شده است، ازدواج آن ها مدت زمان کوتاهی دوام می آورد.

 

با این حال، عشقی که جنی برای فارست به اشتراک می گذارد به آنها امکان می دهد تا قبل از فوت، پسری از هم داشته باشند.

 

در حالی که یک فاجعه ویرانگر برای فارست از دست دادن مادر و بنجامین )بهترین دوستش( بود، سرنوشت فارست در عشق او به پسرش، فارست جونیور تجدید می شود، زیرا او پس از مرگ جنی از پسرش مراقبت می کند.

 

فارست گامپ فیلمی ویژه است که میلیون ها انسان را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است.

 

بسیاری از افراد از پیام این فیلم الهام گرفته اند و برای بهبود زندگی خود روش های بی شماری آموخته اند.

 

داستان فارست گامپ داستان امید، عشق، استقامت، احترام و صبر است. هر کسی که فارست گامپ را تماشا می کند، به دلیل پیام کلی آن، چیزی از فیلم بیرون می کشد.

 

مانند پرهایی که در آغاز و پایان فیلم توسط فارست شناور می شود، این تنها شما هستید که می توانید سرنوشت خود را با انتخاب هایی که انجام می دهید، افرادی که دوستشان دارید و تأثیری که می گذارید، شکل دهید. همه ما ممکن است مثل یک پَر بدون اطلاع از سرنوشتمان بر روی آب شناور باشیم، اما می توانیم مسیر آن را به سمت مکان های جدید و نتیجه گیری های جدید هدایت کنیم.

 

فارست گامپ شخصیتی ویژه در فیلمی ویژه است که با نشان دادن ظرفیت ما به عنوان انسان را در عشق، گریه، خنده و به اشتراک گذاشتن اوقات خوب و بد با دوستان و خانواده بازخوانی می کند.

 

هرکسی که “فارست گامپ” را تماشا می کند می تواند با فارست و آنچه در آن می گذرد ارتباط برقرار کند.

 

این همان چیزی است که باعث می شود این فیلم به یک فیلم محبوب و پرطرفدار تبدیل شود و به همین دلیل سال ها به عنوان یکی از نمادین ترین آثار سینمای آمریکا شناخته می شود.

 

“فارست گامپ” آنچنان ویژگی های مثبت دارد که کمتر کسی به مشکلات آن پرداخته است و توانسته نظر اکثر مخاطبان و فیلم دوستان را به خود جلب کند. مطمئنا با دیدن این فیلم شما نیز چنین نظری خواهید داشت و مسلما از دیدن آن پشیمان نخواهید شد.

 

نقد سایر فیلم ها 

نقد فیلم تلقین “Inception”نقد فیلم فارست گامپنقد فیلم فهرست شیندلر 
نقد فیلم شوالیه تاریکی نقد فیلم رستگاری در شاوشنکنقد فیلم The Big Sick
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Dunkirkنقد فیلم Rough Night
نقد فیلم The Hitman’s Bodyguard 2017
نقد فیلم Wonder Womanنقد فیلم It
نقد فیلم Force Majeure
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Every Thing, Every Thing

 

منبع

دسته بندی :

مطالب مشابه

سینا منصوری

فعال در حوزه سئو و علاقمند به مجله اینترنتی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *