hambergermenu

پیش زمینه داستانی دنیای سایبرپانک ۲۰۷۷

پیش زمینه داستانی دنیای سایبرپانک 2077

بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ تنها چند روز دیگر عرضه خواهد شد و به عنوان یکی از مورد انتظارترین بازیهای تاریخ محسوب میشود. جدا از مسائل فنی گیمپلی، این اثر در زمینه داستانی حرفهای جدی ای برای گفتن دارد و دنیای سایبرپانک ۲۰۷۷ از پس زمینه ای غنی برخوردار است. در این مقاله به گذشته‌ی دنیای سایبرپانک و اتفاقاتی که قبل از شروع بازی باید از آنها خبر داشته باشید، نگاهی می اندازیم.

 

به مرور و با سو استفاده و دسترسی بی قید و شرط ابرشرکت ها به منافع انرژی، فجایع طبیعی و تغییرات اقلیمی شدید غیر قابل اجتتاب بود. طوفان های شنی و باران های اسیدی به مرور زیاد و زیاد تر شدند، و به موازات دولت های جهانی مدام ضعیف تر میشدند و کنترل اوضاع از دستشان خارج میشد.

 

پیش زمینه داستانی دنیای سایبرپانک 2077

شعله های جنگ اتمی در خاورمیانه این منطقه را به یک برهوت اتمی زده تبدیل کرد(بله حتی در جهانی خیالی سایبرپانک هم اول ما بدبخت میشویم!!) و باعث یه بحران جهانی از حیث کمبود منابع سوخت های فسیلی شد.

دولت امریکا در طی یکسری اقدامات ناشی از ناامیدی سعی کرد از بازار های بورس اروپایی برای حل مشکلات مالی اش سو استفاده کند. و نهایتا ائتلافی از چهار Agency دولتی، با یک کودتا به حکومت دولت فدرال پایان دادند و بسیاری از ایالت های امریکا اعلام استقلال کردند.
در همین دوره بود که طبقه اجتماعی Nomad ظهور پیدا کرد. طبقه ای در جستجوی آب، کار و امنیتی که بر اثر بحران های سیاسی از رست رفته بود. بسیاری از شهر ها متروکه شده بودند. اکثر کارشناسان اجتماعی معتقد بودند فروپاشی ایالات متحده بزرگترین فاجعه قرن ۲۱ است… تا زمانی که جنگ چهارم شرکت ها فرا رسید.

 

جنگ چهارم شرکت ها در ابتدا در اواخر ۲۰۲۱ و به صورت نوعی مسابقه تجاری بین دو شرکت بهره برداری از منابع دریایی CINO و OTEC و با هدف کنترل شرکت سوم یعنی IHA شروع شد. نزاع بین این ۲ شرکت تند بود و بعد از برخی تقابلات مالی سخت‌، کم کم خشونت هم بین این شرکت بالا گرفت. در این تقابل، OTEC با استخدام Militech جهت پشتیبانی امنیتی، دست بالاتر رو پیدا کرد، گرچه در طرف مقابل هم CINO دست به استخدام Arasaka زد. (راجع به این ۲ نیروی امنیتی هم قبلا توضیحات رو داده سایبرپانک و در بازی هم حضور دارند) به این ترتیب جنگ چهارم شرکت ها که فاز اولش به عنوان “Ocean War” شناخته میشه، آغاز شد.

 

طبق روال معمول جنگ های شرکت ها، اولین اقدامات صورت گرفته در این جنگ هم ترور برخی مدیران رده میانی یکی از شرکت ها و دزدیده و سپس افشا شدن برخی اطلاعات کثیف شرکت ها از سوی رقبا بود.

هر دو شرکت دست به استخدام Netrunner هایی برای حمله به بانک های اطلاعاتی و اطلاعات سهام طرف مقابل زدند.

اما زمانی که یوروبانک موفق شد به نوعی معاهده صلح بین دو طرف اصلی درگیر دست پیدا کنه، این بار جنگ بین شرکت های امنیتی تحت قرار داد اونا یعنی Arasaka و Militech بود که بالا گرفت. این درگیری های جدید که در سال ۲۰۲۲ شدت گرفت و به عنوان “Shadow war” معروف هستند و مرحله دوم از جنگ سراسری شرکت ها شناخته میشود.

 

در طی این مرحله درگیری ها سخت و خشن تر بودند. مزدور ها و Edgerunner ها دست به حملات مستقیم علیه سران شرکت ها میزدند، و عملیات های نظامی علیه مراکز تحقیقاتی و نظامی دو طرف انجام میشد. با وجود ماهیت چنین درگیری هایی، مهم ترین بخش این جنگ در نت رخ میداد. جایی که نت رانر های مزدور و دولتی دست به آزاد کردن نسل های جدیدی از ویروس ها و برنامه های مخرب علیه طرف مقابل میکردند. بسیاری از این برنامه ها تا مدت ها پس از مرگ خالقینشون همچنان به عملیات ادامه میدادن که نتیجه این مسئله، تاریخ و خطرناک ماندن بخش های بزرگی از شبکه جهانی نت بود.

در جون ۲۰۲۲ هر دو شرکت امنیتی به این نتیجه رسیدند که دیگر مراعات و خط قرمز داشتن در این جنگ دلیلی ندارد و به این صورت جنگ به سومین مرحله خود رسید که به “Hot War” معروف است.

 

در این مرحله‌ی جنگ بین این شرکت ها که عملا قدرتی برابر با قوی ترین دولت های سابق، اما بدون محدودیت به جغرافیای خاص داشتند، به یک درگیری نظامی تمام عیار تبدیل شد. در این زمان بود که شهر ریودوژانیرو در برزیل که یکی از کانون های مهم جنگ بود، عملا به یک مخروبه تبدیل شده و جمعیت شهر یا کشته شدند یا تبدیل به پناهجو.

تجارت جهانی کاملا مختل شده بود و مسیر های مبادلاتی فاقد هرگونه امنیت بودند. دزدی مرسولات تجاری بدون هیچ مانع مهمی رشد کرده بود و امنیتی در تبادلات تجاری دیده نمیشد.

در این زمان NetWatch سعی در حفط امنیت فضای نت میکرد اما عملا درمقابل حجم بالای نابودی سرور ها و بانک های اطلاعاتی و مقابله با سیل برنامه های مخرب که فضای شبکه جهانی نت را آلوده میکردند، ناتوان بود.
اینترنت به اون مفهومی که امروزه میشناسیم، به آسانی درحال مرگ بود.

سرانجام برخی دولت های وقت، برای جلوگیری از نابودی هرچه بیشتر، وارد عمل شدند و با مقصر دانستن مستقیم این ۲ شرکت، حمایت خود را از شرکت ها دریغ کرده و مراکز این شرکت ها را که بعد از جنگ های سخت، عملا قدرت و توان مقابله نداشتند را به نفع خودشان مصادره کردند. دولت مستقل کالیفرنیای جنوبی، مراکز هر دو شرکت در لس انجلس را تصاحب کرد، و تگزاس و برخی دولت های اروپایی هم همین مسیر را ادامه دادند.

برج Arasaka در نایت‌سیتی، اخرین مرکز این شرکت در امریکا بود که توسط یک سلاح تاکتیکال اتمی و توسط یک گروه مزدور ناشناس، از بین رفت.

برخی منابع از “گروه آتلانتیک” که شامل افرادی مثل روگ، مورگان بلک‌هند و جانی سیلورهند میشود را به عنوان گروه اصلی پشت پرده عملیات نابودی برج Arasaka نام میبرند ولیکن نهایتا چیزی اثبات نشد.
مورگان و جانی بعد از نابودی برج Arasaka دیگه هرگز دیده نشدند و روگ هم به دفعات دست داشتن خود را در این واقعه تکذیب میکرد.

درنهایت و در پی فشار های دولت وقت ژاپن، Arasaka در سال ۲۰۲۳ شکست را پذیرفت و Militech جشن پیروزی گرفت اما هردو شرکت تا حدود زیادی آسیب دیده بودند.

 

بیش از یک دهه زمان نیاز بود تا جهان از خرابی های جنگ چهارم بازیابی شود و در این مدت هم آشوب و شورش همه نقاط را درگیر خود کرده بود.

کشور های امریکای جنوبی هنوز درگیر بحران ها و جدال های سیاسی بودند. کشور های اروپایی و آسیایی برای از سرگیری تجارت جهانی و جلوگیری از پیش آمد های مشابه در صدد برآمدند تا شرکت ها را کنترل و ساماندهی کنند و به سال ها خود کامگی این شرکت ها خاتمه بدهند.

در امریکا پرزیدنت الیزابت کرِس، در بخش های باقیمانده تحت کنترل دولت مرکزی، حکومت نظامی اعلام کرد. به طور رسمی و عمومی، Arasaka برای انفجار اتمی که مرکز نایت سیتی رو از بین برد، مقصر شناخته شد اما شایعاتی وجود داشته که Militech با تشکیل یک گروه عملیاتی مخفی، درواقع پشت پرده این فاجعه بوده است و این گروه را با سلاح اتمی قابل حمل مجهز کرده است. جامعه تقاضای روشنگری راجع به این واقعه را داشت، و پرزیدنت کرس هم با سو استفاده از احساسات عمومی سعی کرد Militech را تحت کنترل خود در بیاورد.

با وجود اینکه هیچ مدرک محکمی دال بر دست داشتن Militech در انفجار اتمی وجود نداشت، اما دولت دارایی هایشان رو تصاحب کرده و از آن ها برای تثبیت قانون فدرال در بخش های باقیمانده ایالات متحده استفاده کردند. برخی از اشخاص برجسته شرکت هم در وزارت دفاع جدید، دارای پست و مقام شدند.

این دوره به عنوان دوره رکود تکنولوژی شناخته میشود. شرکت ها با کاهش قدرت درتلاش برای بقا بودند و دولت ها(چه محلی و چه فدرال) بیشتر روی بازسازی عمرانی کشور هاشون تمرکز داشتند. Nomad ها تبدیل به شریان های حیاتی تجارت های تکنولوژی شدن و با جست و جو در بقایای جنگی و تاسیسات رها شده، بسیاری اقلام تکنولوژی بعضا ممنوعه رو پیدا و عرضه میکردند.

علارقم وعده های اولیه، پرزیدنت کرس تمایل چندانی به بازسازی نایت سیتی از خود نشان نمیداد. در واقع اجازه دادن به شهر آسیب دیده نایت سیتی برای تقلا، راه مناسبی برای به زانو دراوردن ایالت خودمختار کالیفرنیا بود. گرچه اهالی سرسخت این ایالت مقاومت میکردند و پروسه طاقت فرسای بازسازی نایت سیتی آغاز شد.

در همین زمان، بعد از سال ها تقلا برای بازپس گیری شبکه قدیمی نت از یک سیستم سرکش هوشمند، Netwatch سرانجام Blackwall رو به وجود آمد که یک جور مانع مجازی بین انسان ها و بخش های قدیمی نت تحت کنترل IS بود. با توجه به نوع عملیات Blackwall، برخی تئوری های توطئه هستند که میگویند درواقع نت واچ برای ایجاد این مانع مجازی مجبور شد با IS دست به نوعی معامله بزنند.

 

۳۵ سال بعد، دوران بازگشت آهسته ملت ها و شرکت ها به شرایط عادی بود. شهر ها و راه های ارتباطی به آرامی بازسازی شدند. زیربناهای تخریب شده به شرایط عادی بازگشتند و تکنولوژی شروع به حضور مجدد در زندگی مردم کرد.

در امریکا بسیاری از شهر هایی که در طی ناآرامی های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶(دوران ۳ جنگ اول شرکت ها تخریب شده بودند، به کمک دولت و شرکت ها بازسازی شده و مردم برای زندگی به آنها بازگشتند. شرکت ها از این برهه، به عنوان فرصتی برای تغییر نگاه منفی مردم که در طی جنگ ایجاد شده بود، و همچنین برای گسترش نفوذ خود در فرهنگ مردم استفاده کردند.

بدون کمک پرزیدنت کرس و دولت ایالات متحده، نایت سیتی توسط مردم خود و با کمک نومد ها و شرکت های کوچک، به آهستگی خود را بازسازی کرد. در آن زمان بسیاری گمان میکردند دولت، شرکت Arasaka را در ماجرای انفجار اتمی قربانی کرده است. بسیاری از مردم ترجیح میدادند غول امنیتی آسیایی به نایت سیتی برگردد اما آنها خودشان را تسلیم دولت فدرال نکنند.

 

در این شرایط و در اروپا، شرایط برای ابرشرکت های قدیمی چندان خوب پیش نمیرفت و شرکت های جدید که توسط دولت های اروپایی حمایت و کنترل میشدند، به آرامی درحال کنار زدن بازیگران قدیمی بودند.

در آسیا، شرایط درابتدا برای Arasaka تحقیر شده چندان خوب پیش نمیرفت. بخش بزرگی از دارایی های شرکت صرف جنگ شده بود اما چند قرارداد پرسود امنیتی به آنها اجازه داد تا به سرعت جایگاه خود را به عنوان لیدر صنایع امنیتی و تولید سلاح بازپس بگیرند. با اینحال شکست در جنگ طبعاتی برای شرکت داشت و Saburo Arasaka به مخالفت های داخلی و همچنین برخی شورش های داخلی برای کنار زدنش، روبرو بود.

 

شبکه های نت جدید و منطقه بندی شده، شروع به کار کردند که به صورت محلی فعال بودند. و معدود مسیر های ارتباطی بین آن‌ها به دقت توسط NetWatch رصد میشد. گرچه دامنه اختیار آنها در اروپا و اقیانوسیه برای نظارت به شبکه نت بسیار محدود بود.
نت جدید برای عموم مردم بسیار محدود بود و نت رانر ها هم کار بسیار سختی برای نفوذ به آن داشتند زیرا عمده اطلاعات مهم، مصادره شده و به دقت حفاظت میشد.

 

در پایان سال ۲۰۶۹، رییس‌جمهور روزالیند میرز، به بهانه تقویت ملی، طرحی برای متحد کردن ایالات سرکش جدا شده تحت پرچم دولت فدرال ارائه داد. بیشتر مناطق مستقل با این طرح مخالفت کردند. و درگیری غیرقابل اجتناب بود. دولت فدرال ایالات متحده با پشتیبانی نیروهای نظامی MiliTech برعلیه این مناطق اعلام جنگ کرد. در این جنگ مناطق مستقل که بر علیه دولت فدرال متحد شده بودند، شامل ایالات زیر میشدند:
Colorado
New Mexico
Wyoming
Montana
Arizona
Nevada
Northern California

در این بین ایالات واشینگتن، Oregan و Idaho در ازای برخی امتیازات به دولت فدرال، موفق شدند خودشون رو از درگیری ها دور نگه دارن.

این ایالت های مستقل گرچه مخفیانه توسط نیروهای Arasaka از طریق تامین سلاح و مشاوره های نظامی پشتیبانی میشدند، اما به شدت توسط نیروهای NUSA که توسط ایالت های طرفدار دخالت دولت فدرال حمایت میشدند، تحت فشار بودند. این درگیری ها که در آن از جدیدترین تجهیزات نظامی استفاده میشد، به Metal Wars معروف شد.

 

با توجه به مداخله مستقیم Arasaka در جنگ، سرانجام نیروهای دو طرف به نوعی قرارداد صلح دست پیدا کردند. برطبق این قرارداد، ایالات آزاد موفق شدند استقلال خودشان رو حفظ کنند. در عوض موظف شدند تا در دولت فدرال هم مشارکت هایی داشته باشند و از درگیری های بین خودشان هم جلوگیری کنند.

رییس جمهور میرز از ترس اینکه دخالت نیروهای Arasaka باعث بوجود آمدن درگیری هایی خواهد شد که نیروهای NUSA توانایی کنترل آنها را ندارند، با این شرایط موافقت کرد. این معاهده صلح گرچه به طور کامل هیچ یک از طرف ها را راضی نمیکرد، بهتر از آن بود که ریسک یک بحران جهانی جدید برای طرفین ایجاد بشه.

در پایان جنگ، نایت سیتی موقعیت خودش به عنوان یک شهر بین‌المللی جدید را تثبیت کرد.

 

به دور از کنترل های سیاسی از طرف امریکای جدید یا ایالت خودمختار کالیفرنیای شمالی.

 

بهای چنین استقلالی برای شهر، افزایش حضور و قدرت ابر شرکت ها در ساختار شهر بود. نماد این افزایش قدرت شرکت ها در شهر، احداث جدید مرکز امریکای شمالی Arasaka در محل مرکز تخریب شده قبلی در سال ۲۰۲۳ بود. نایت سیتی مجددا رونق خود را پیدا کرده بود اما این رونق گرفتن، به مذاق بسیاری خوش نیامد.

 

تثبیت موقعیت اروپا و آسیا در پایان جنگ دوم شرکت ها و جنگ Unification ، باعث نشد تا جهان به سرعت به محیطی آرام و شاد تبدیل شود. گرچه پیشرفت های تکنولوژیک در بین دهه های ۲۰۲۰ و ۲۰۴۰، باعث شده بود که تا حد زیادی مشکلات ناشی از آلودگی ها کمتر شود، اما هنوز هم مشکلات آب و هوایی و اقلیمی، بزرگترین تهدید بشر بودند.

طوفان های وسیع با تخریب بسیار زیاد، باعث تهدید شدن زندگی بسیاری از مردم جهان شده بودند. هائیتی در سال ۲۰۶۲ به طور رسمی و در طی طوفان های دریایی بسیار فجیع، خالی از سکنه شد. صدها هزار نفر از مردم هائیتی در طی این فاجعه و هجرت دست جمعی ای که برایشان به همراه داشت، کشته شدند، و نابودی جزایر کارائیب در طی این طوفان ها، بعد ها به عنوان یکی از مهم ترین فجایع بشری قرن شناخته شد.

خشکسالی و ایجاد بیابان های جدید، میتوانست تهدیدی بزرگتر از طوفان ها باشد. این مسئله زندگی تمام مردم امریکای جنوبی در کنار بخش های مهمی از امریکای شمالی، اروپا، افریقا، آسیا و استرالیا را در خطر قرار میداد. آب تمیز کمیاب شده بود و شرایط به سرعت به سمت وخامت پیش میرفت.

سیل هم معضل دیگه ای بود که جهان با آن درگیر بود. نایت سیتی و لس انجلس بخش هایی از زمین هایشان را در اثر سیل از دست داده بودند. و هلند تا قبل از اینکه به کمک تکنولوژی جدید سدسازی، خود را نجات بدهد، یک سوم مساحتش را در اثر پیشروی دریای شمال از دست داد. مالدیو به اندازه هلند خوش شانس نبود و در حدود ۲۰ سال قبل به طور کامل زیر آب رفت.

 

این شرایط سخت باعث شد تا بسیاری از زمین های کشاورزی، پتانسیل باروری خود را از دست بدهند. تنها با گسترش متد های جدید کشاورزی و گیاه شناسی و همچنین مزارع عمودی شهری بود که برخی از مناطق از نابودی کامل خود جلوگیری کردند.

 

رشد و گسترش سایبرتکنولوژی ها باعث ایجاد معضل جدید مشکلات روان‌شناسی مرتبط با آن ها شد(Cyberpsychosis). کسانی که از این بیماری ها رنج میبردند‌، خودشان رو از سایر انسان ها به طور کامل ایزوله میکردند تا اینکه سرانجام باعث ایجاد خلقیات تهاجمی از طرف آن ها میشد.

 

گرچه این بیماری در مدت نیم قرن اخیر همواره وجود داشته و محققان معتقد هستند که درجه این بیماری با میزان اضافات سایبری هر فرد ارتباط دارد، اما هنوز دلیل آسیب پذیر بودن برخی از افراد در مقابل این بیماری در قیاس با دیگران مشخص نیست.

 

درنهایت و برای خاتمه دادن به این معضلات، میشود به فاصله طبقاتی بسیار شدید، نرخ جرم و جنایت بسیار بالا، و مشکلات و درگیری های وابسته به مهاجرین در همه نقاط جهان اشاره کرد.

 

مشکلات بسیار زیاد هستند و اگر ما به عنوان یک گونه درحال زندگی در این سیاره، به دنبال بقا هستیم‌، باید در سیستم ارزش گذاری خود به شدت تجدید نظر کنیم.

 

ثروت سلبریتی ها

ثروت جرج کلونی ثروت انریکه ایگلسیاسثروت لئوناردو دی کاپریوثروت جاستین بیبر
ثروت ویل اسمیتثروت تام کروزثروت جانی دپثروت رابرت دنیرو
ثروت برد پیتثروت وین دیزلثروت جان سینا ثروت آل پاچینو
ثروت زین مالیکثروت دواین جانسونثروت کریس همسورثثروت کانیه وست
ثروت کیم کارداشیانثروت کورتنی کاکسثروت کریستین بیلثروت سلنا گومز
ثروت شارلیز ترون
ثروت اسکارلت جوهانسونثروت بریتنی اسپیرزثروت کایلی جنر

 

قد سلبریتی ها

قد بریتنی اسپیرزقد سلنا گومز قد جاستین بیبر
قد کانیه وستقد کیم کارداشیانقد برد پیت
قد تام کروزقد انریکه ایگلسیاسقد وین دیزل
قد کریستین بیلقد کریس همسورثقد ویل اسمیت
قد دواین جانسونقد زین مالیکقد لئوناردو دی کاپریو

 

نقد فیلم ها 

نقد فیلم تلقین “Inception”نقد فیلم فارست گامپنقد فیلم فهرست شیندلر 
نقد فیلم شوالیه تاریکی نقد فیلم رستگاری در شاوشنکنقد فیلم The Big Sick
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Dunkirkنقد فیلم Rough Night
نقد فیلم The Hitman’s Bodyguard 2017
نقد فیلم Wonder Womanنقد فیلم It
نقد فیلم Force Majeure
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Every Thing, Every Thing

 

مطالب پیشنهادی بیوگرافی هنرمندان

بیوگرافی برن ساتبیوگرافی کریستین بیلبیوگرافی مورگان فریمنبیوگرافی آکشی کومار
بیوگرافی مریل استریپبیوگرافی آل پاچینوبیوگرافی دنزل واشنگتنبیوگرافی کریس ایوانز
بیوگرافی اسکارلت جوهانسونبیوگرافی مت دیمونبیوگرافی برد پیتبیوگرافی رابرت دنیرو
بیوگرافی جانی دپبیوگرافی تام کروزبیوگرافی تام هنکسبیوگرافی ویل اسمیت

 

مطالب پیشنهادی Gaming

سیستم مورد نیاز fifa 2021سیستم مورد نیاز PES 2021 سیستم مورد نیاز Fallout 4
سیستم مورد نیاز Far Cry 5 سیستم مورد نیاز Battlefield 5سیستم مورد نیاز PUBG
سیستم مورد نیاز League of Legendsسیستم مورد نیاز Fortniteسیستم مورد نیاز GTA V
مقایسه GTA V با واقعیتپول بی نهایت در GTA Onlineعکس GTA

 

نویسنده: مبین هنربخش

دسته بندی :

هم اکنون دیگران می خوانند

سینا منصوری

فعال در حوزه سئو و علاقمند به مجله اینترنتی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *