بهترین فیلم های خارجی ۲۰۱۵ ( بهترین اثرهای سال ۲۰۱۵ )
بهترین فیلم های خارجی 2015 کدام فیلم هستند؟
اگر به دیدن فیلم و سریال علاقمند هستید، بهتر است با لیستی از فیلم های خارجی مربوط به سال ۲۰۱۵ در مجله اینترنتی باحال مگ آشنا شوید.
سال 2015 برای سینما، سالی پر از لحظات خیرهکننده، داستانهای بهیادماندنی و موفقیتهای برجسته بود.
از فیلمهای مستقل و پرمفهوم گرفته تا بلاکباسترهای عظیم و انیمیشنهای خلاقانه، این سال به شکلی بینظیر توانست طیف گستردهای از مخاطبان را راضی کند.
منتقدان و مجلات معتبر مانند امپایر، سایت اند ساوند و متاکریتیک، با بررسی دقیق، بهترین فیلمهای این سال را معرفی کردند.
فیلمهایی که نهتنها در جشنوارهها و مراسمهای معتبر سینمایی درخشیدند، بلکه جایگاهی ویژه در قلب علاقهمندان به سینما یافتند.
اکنون، با هم سفری خواهیم داشت به میان بهترین فیلم های خارجی 2015 و تاثیرات جاودانهای که بر تاریخ سینما گذاشتند.
فیلم Mad Max Fury Road ( مکس دیوانه : جاده خشم )
بازگشت جرج میلر به جهان مکس دیوانه پس از سه دهه، تجربهای سینمایی خلق کرد که استانداردهای ژانر اکشن را متحول کرد.
«مکس دیوانه: جاده خشم» ترکیبی از هیجان بیوقفه، طراحی بصری بینظیر و داستانگویی تاثیرگذار است که مخاطبان را به بیابانهای خشن و پرآشوب دنیای پساآخرالزمانی میبرد.
در این اثر تام هاردی نقش مکس راتاکانسکی را بهجای مل گیبسون بر عهده دارد، اما ستاره واقعی داستان، فیوریوسا است، زنی جسور و مستقل با بازی تحسینبرانگیز شارلیز ترون که به قهرمانی جدید در سینمای اکشن تبدیل شده است.
طراحی صحنه و لباس بینظیر، مخاطب را به قلب ماجراجوییهای خطرناک و درگیریهای نفسگیر میبرد و حس واقعیت را در فضایی کاملاً خیالی القا میکند.
جاده خشم که با بودجهی عظیم ۱۵۰ میلیون دلاری توسط کمپانی برادران وارنر ساخته شد، اثری است که نهتنها ادای دینی به فیلمهای کلاسیک جان فورد و سرجیو لئونه میکند، بلکه مسیر تازهای در روایت سینمای اکشن میگشاید.
انفجارهای نفسگیر، تعقیب و گریزهای دیوانهوار و فیلمبرداری دقیق، همه و همه این فیلم را به شاهکاری بیبدیل تبدیل کردهاند.
فیلم Spotlight ( اسپاتلایت )
فیلم اسپاتلایت Spotlight بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است و روایتی تکاندهنده از تیم روزنامهنگاران بخش اسپاتلایت روزنامه بوستون گلوب را به تصویر میکشد.
این گروه به بررسی اتهامات گسترده آزار و اذیت جنسی در کلیسای کاتولیک و پنهانکاری سیستماتیک این نهاد طی دههها میپردازند.
در این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم های خارجی 2015، حضور بازیگران برجستهای همچون مایکل کیتون، مارک رافلو و ریچل مکآدامز به فیلم روح و جان بخشیده است.
اجرای بینقص این بازیگران در کنار داستانی دقیق و تاثیرگذار، تماشاگران را با دنیای پیچیده و طاقتفرسای روزنامهنگاری تحقیقی آشنا میکند.
فیلم نهتنها موفق شد پرده از یکی از جنجالیترین رسواییهای تاریخ بردارد، بلکه تصویری بیواسطه از تلاش، سختکوشی و تعهد اخلاقی روزنامهنگاران به نمایش میگذارد.
اسپاتلایت با دقتی کمنظیر جزئیات زندگی حرفهای خبرنگاران، چالشهای آنها در مواجهه با قدرت و فساد و تأثیر کارشان بر جامعه را به تصویر میکشد.
این اثر توانست جایزه بهترین فیلم سال ۲۰۱۵ را از آکادمی اسکار کسب کند و بهعنوان یکی از برترین فیلمهای تاریخ در زمینه روزنامهنگاری شناخته شود.
اگر به داستانهای واقعی و تاثیرگذار علاقهمندید، اسپاتلایت تجربهای فراموشنشدنی برای شما خواهد بود.
فیلم Carol ( کارول )
فیلم کارول Carol به کارگردانی تاد هینز، اثری بینظیر در ژانر درام عاشقانه است که دل مخاطبان و منتقدان را در سراسر جهان ربوده است.
داستان فیلم، اقتباسی از رمان معروف بهای نمک نوشته پاتریشیا هایاسمیت است که در نیویورک دهه ۱۹۵۰ روایت میشود. داستان درباره آشنایی تصادفی دو زن از دو دنیای متفاوت است.
ترزا بلیوت (رونی مارا)، کارمند جوان و آرمانگرای یک فروشگاه در منهتن، با کارول (کیت بلانشت)، زنی باوقار اما گرفتار در ازدواجی سرد، روبهرو میشود.
رابطه این دو زن بهتدریج عمیقتر شده و به عشقی پرشور تبدیل میشود که باید در برابر موانع اجتماعی و شخصی زیادی ایستادگی کند.
کارول با هنرنمایی بینقص رونی مارا و کیت بلانشت، نه تنها اجراهایی اسکاری را به نمایش میگذارد، بلکه با پرداختی ظریف و واقعگرایانه از احساسات، دل هر تماشاگری را به تپش میاندازد.
فیلم به زیبایی جنبههای خودداری و سرکوب در روابط انسانی را کاوش میکند.
منتقدان نیز از کارول نه تنها بهعنوان یکی از بهترین فیلم های خارجی 2015 یاد میکنند بلکه آن را شاهکاری در سینما میدانند.
واشنگتن پست درباره فیلم میگوید: شاید ابتدا به خاطر زیبایی بصریاش به تماشای آن بنشینید، اما تا پایان، آنچنان درگیر سرنوشت شخصیتها میشوید که نمیتوانید از آنها چشم بردارید.
این فیلم، بهترین اثر تاد هینز پس از فیلم دور از بهشت (۲۰۰۲) بهشمار میآید و در همان دقایق ابتدایی، با موفقیت از تست بچدل عبور میکند و جایگاه ویژهای در میان آثار سینمایی عاشقانه به دست میآورد.
کارول فیلمی است که هر عاشق سینما باید آن را تماشا کند. اثری که عشق را در تمام ابعادش به تصویر میکشد.
فیلم Sicario ( سیکاریو )
فیلم سیکاریو Sicario به کارگردانی دنیس ویلنوو، یکی از برجستهترین آثار نئو-نوآر سالهای اخیر است که تماشاگران را به دنیای تاریک و پرتنش مرز آمریکا و مکزیک میبرد.
این فیلم که در ادامه مسیر داستانگوییهای تاملبرانگیز ویلنوو پس از محبوسان و دشمن ساخته شده، سفری بیپروا به قلب نبردهای بیرحمانه با کارتلهای مواد مخدر است.
داستان سیکاریو بر محور شخصیت کیت میسر (با بازی تاثیرگذار امیلی بلانت) میچرخد. مامور افبیآی که برای شرکت در ماموریتی ویژه انتخاب میشود.
هدف این ماموریت، ضربه زدن به یکی از کارتلهای بزرگ مکزیک است که عملاً در بخشهایی از این کشور حکومت میکند.
اما همانطور که کیت در این دنیای خشن و پر هرجومرج عمیقتر میشود، درمییابد که نیروهای آمریکایی برای دستیابی به اهدافشان از روشهایی استفاده میکنند که به همان اندازه ترسناک و غیرقانونی است.
بنیسیو دل تورو که با بازی در فیلم قاچاق استیون سودربرگ شناخته شده است، در نقش مرموز و پیچیدهای ظاهر میشود که حتی لحظات سکوتش نیز ترسناک است.
حضور او به همراه فیلمبرداری استادانه راجر دیکینز، جو سنگین و کابوسوار فیلم را به شدت تقویت میکند.
این فیلم که یکی از بهترین فیلم های خارجی 2015 است، با نمایش تضادهای جغرافیایی و اخلاقی موجود در مبارزه با کارتلها، نه فقط یک اثر هیجانی، بلکه تفکری عمیق درباره پیچیدگیهای مبارزه با جرم و جنایت ارائه میدهد.
سیکاریو نهتنها تماشاگر را درگیر اکشن و هیجان میکند، بلکه با نمایش دنیای واقعی در بدترین و تاریکترین شکل خود، تجربهای ماندگار و تکاندهنده خلق میکند.
این فیلم یک اثر خیرهکننده و بیپرواست که مرز میان خیر و شر را مبهمتر از همیشه نشان میدهد.
فیلم Ex Machina ( اکس ماشینا )
اکس ماشینا Ex Machina ، اولین تجربه کارگردانی الکس گارلند، نمونهای برجسته از آثار علمی-تخیلی تفکربرانگیز است که فراتر از جلوههای بصری، به لایههای پیچیدهی اخلاقی و فلسفی تکنولوژی میپردازد.
این فیلم که بهطور عمده در محیطی بسته و مینیمالیستی جریان دارد، داستانی عمیق و تاملبرانگیز را از طریق دیالوگهای پرمغز و تنشهای روانشناختی روایت میکند.
داستان فیلم بر محور سه شخصیت اصلی شکل میگیرد. کیلب اسمیت (دامنال گلیسون)، برنامهنویسی جوان که به عنوان جایزه برنده شدن در مسابقهای، فرصتی استثنایی برای گذراندن یک هفته در ویلای اختصاصی مدیرعامل شرکتی بزرگ، نیتن بیتمن (اسکار آیزاک)، پیدا میکند.
اما به محض ورود، کیلب متوجه میشود که به بخشی از آزمایشی خارقالعاده تبدیل شده است. آزمایشی که در آن قرار است تواناییهای ایوا (آلیسیا ویکاندر)، یک هوش مصنوعی پیشرفته، مورد سنجش قرار گیرد.
ایوا، فراتر از یک ماشین، شخصیتی فریبکار و پیشرفته است که بازی قدرت میان خالق، مخلوق و آزمایشکننده را به سطحی غیرمنتظره میکشاند.
فیلم با طرح سوالاتی درباره هویت، قدرت و اخلاق در مواجهه با تکنولوژی، مخاطب را به چالش میکشد. آیا انسان میتواند خالق باشد؟ و اگر چنین است، چه مسئولیتهایی در قبال مخلوق خود دارد؟
نقدهای مثبتی که به فیلم وارد شده، گویای قدرت آن در روایت داستانی هیجانانگیز و فلسفی است.
کنت توران Ex Machina را بهعنوان یکی از بهترین فیلم های خارجی 2015، اثری ترسناک و باورپذیر توصیف میکند که هم تفکر عمیق ایجاد میکند و هم مخاطب عام را هیجانزده میکند.
دن جولین از مجلهی Empire نیز آن را شیک، ظریف و تفکربرانگیز میداند که به لطف بازی چشمگیر آلیسیا ویکاندر به یک تجربهی ماندگار تبدیل شده است.
فیلم ۴۵ سال
فیلم ۴۵ سال به کارگردانی اندرو هیگ، یکی از درخشانترین و آرامترین آثار سال ۲۰۱۵ است که با ظرافت و دقتی مثالزدنی به بررسی پیچیدگیهای روابط طولانیمدت میپردازد.
این درام عاشقانه، با محوریت دو بازیگر اصلی خود، شارلوت رمپلینگ و تام کورتنی، داستانی تأثیرگذار و عمیق از عشق، اعتماد و مواجهه با گذشته را روایت میکند.
فیلم در آستانهی جشن ۴۵ سالگی ازدواج کیت مرسر (شارلوت رمپلینگ) و همسرش جف مرسر (تام کورتنی) آغاز میشود.
کیت در حال برنامهریزی برای برگزاری این جشن است، اما همهچیز با دریافت نامهای برای جف تغییر میکند.
جسد منجمد معشوقه اول جف که دههها پیش در کوههای آلپ سوئیس ناپدید شده بود، کشف شده است.
این اتفاق گذشتهای را که گمان میرفت بهطور کامل فراموش شده باشد، به زمان حال میآورد و رابطه این زوج را در آستانه یک بحران عمیق قرار میدهد.
فیلم با ظرافت، مخاطب را با این پرسش همراه میکند که آیا رازها میتوانند برای همیشه زنده بمانند و آیا دانستن حقیقت، بهجای تسکین، درد بیشتری به همراه دارد؟
منتقد تلگراف مینویسد: «این داستان درباره این است که آیا رازها میتوانند زنده بمانند یا نه و آیا دانستن آسیبزنندهتر است یا ندانستن.
فیلم هیگ که به روشی کلاسیک کارگردانی شده است، این سوالات را تا قسمت نهاییاش زنده نگه میدارد و حتی سبب میشود که تا روزها پس از پایان فیلم هم در ذهنتان سروصدا کنند.»
۴۵ سال بهخاطر بازیهای قدرتمند و درخشان رمپلینگ و کورتنی، بهویژه در نشان دادن احساسات پیچیدهی شخصیتها، در لیست بهترین فیلم های خارجی 2015 خودنمایی میکند و به یک شاهکار تبدیل شده است.
این فیلم، بیش از هرچیز، یادآوری میکند که گذشته هیچگاه بهطور کامل از ما جدا نمیشود و میتواند حتی پس از دههها، تأثیری عمیق بر زندگی حال و آینده ما بگذارد.
فیلم Son of Saul ( پسر شائول )
فیلم پسر شائول Son of Saul به کارگردانی لازلو نمش، اثری است تکاندهنده و متفاوت در میان فیلمهای مرتبط با هولوکاست.
این درام تاریخی، با پرداختی بیرحمانه و واقعگرایانه، مخاطب را به سفری طاقتفرسا به درون وحشتهای یکی از سیاهترین دورههای تاریخ میبرد.
داستان در اکتبر سال ۱۹۴۴ رخ میدهد و شائول آسلندر، یکی از یهودیان مجارستانی را دنبال میکند که عضو گروه ویژهای از زندانیان در اردوگاههای مرگ نازیها است.
این گروه که به نام زوندرکوماندو شناخته میشوند، مجبورند جنازههای قربانیان را در کورههای جسدسوزی نابود کنند.
در یکی از روزهای این کار بیرحمانه، شائول با جسد پسربچهای مواجه میشود که او را فرزند خود میپندارد.
از این لحظه، شائول هدفی جدید یعنی نجات جسد پسر از سوزانده شدن و برگزاری مراسم خاکسپاری شایسته برای او مییابد.
منتقد لسآنجلس تایمز درباره این اثر مینویسد: «پسر شائول تجربهای غوطهورکننده از اذیتکنندهترین نوع ممکن است و چشماندازی مستقیم به نوع خاصی از جهنم ارائه میدهد.
مهم نیست چند فیلم هولوکاستمحور دیدهاید، تاکنون چیزی مشابه این را تجربه نکردهاید.»
فیلم با استفاده از سبک فیلمبرداری منحصر به فرد خود که بیشتر از نمای نزدیک و محدود بهره میبرد، جهان اردوگاههای مرگ را از نگاه شائول به تصویر میکشد.
این سبک نه تنها بر وحشت روانی داستان میافزاید، بلکه بر انسانیت گمشده در میان این خشونت و ویرانی نیز تأکید میکند.
پسر شائول بهعنوان یکی از بهترین فیلم های خارجی 2015، اثری است که مرزهای روایتهای سینمایی را گسترش میدهد و با طرح پرسشهایی درباره اخلاق، انسانیت و بقا، تا مدتها ذهن مخاطب را درگیر خود نگه میدارد.
این فیلم نه تنها به عنوان یک اثر هنری درخشان شناخته میشود، بلکه بهعنوان یکی از بیرحمترین و صادقترین بازنماییهای هولوکاست، جایگاه ویژهای در تاریخ سینما دارد.
فیلم Room ( اتاق )
فیلم اتاق Room به کارگردانی لنی آبراهامسون، یکی از درخشانترین درامهای مستقل سال ۲۰۱۵ است که با روایت تکاندهنده و احساسیاش، قلبها را تسخیر کرده و منتقدان را به تحسین واداشته است.
داستان فیلم حول محور جک، پسربچهای پنجساله و مادرش جوی میچرخد. جوی، مانند هر مادری، تمام تلاشش را میکند تا جک احساس امنیت، خوشحالی و عشق کند.
او با استفاده از داستانها، بازیها و تخیل، جهانی پر از شادی و معنا در اتاق کوچک و بیپنجرهای که در آن زندانی هستند، برای جک خلق کرده است.
اما این ظاهر آرام، واقعیتی دردناک را پنهان میکند. این دو در اتاقی کوچک اسیر هستند و زندگیشان به دور از عادی بودن است.
با رشد کنجکاوی جک درباره دنیای خارج، مادرش تصمیم میگیرد که برای آزادیشان تلاش کند.
اما آنچه آنها انتظارش را ندارند، چالشها و وحشتهایی است که دنیای بیرون برایشان به همراه دارد.
منتقد اینترتینمنت ویکلی درباره فیلم مینویسد: «اتاق چیزی بیشتر از نام یکی از قویترین فیلمهای سال است.
این فیلم بازتابی از وضعیت ذهنی است که بهطرز غیرقابلتحملی تنشزا و همچون کت مخصوص بستن دیوانگان، کلاستروفوبیک است.»