hambergermenu

نقد فیلم تلقین “Inception”

نقد فیلم تلقین “Inception” را در ادامه برای شما عزیزان گذاشتیم.

 

کارگردان : کریستوفر نولان

نویسنده : کریستوفر نولان

بازیگران : لئوناردو دیکاپریو، الن پیج، جوزف گوردون لویت، ماریون کوتیار، کن واتانابه، تام هاردی، دیلیپ رائو، کیلین مورفی، تام برنگر، مایکل کین

سال ساخت : 2010

رتبه در IMDB : با نمره 8.7 در رتبه 13

زمان اجرا : 2:22

ژانر : اکشن، ماجراجویی، علمی تخیلی

 

نقد فیلم تلقین Inception +نقد اختصاصی

 

خلاصه فیلم 

 

لئوناردو دی کاپریو (یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمان)  دام کاب : داستان های جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است.

 

توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می کند.

 

اما همین امر او را به یک مجرم فراری بین المللی تبدیل کرده است و باعث شده عزیزترین چیزهایش را در این راه از دست بدهد.

 

حال به کاب فرصتی برای آزادی پیشنهاد می شود.

 

او با انجام این ماموریت می تواند زندگیاش را پس بگیرد، اما تنها در صورتی که بتواند امری غیر ممکن بنام تلقین را انجام دهد.

 

این بار، کاب و گروهش باید کاری عکس سرقت را انجام دهند: این بار وظیفه آنها دزدیدن ایده نیست، بلکه کاشتن یک ایده جدید در ذهن قربانی می باشد.

 

اگر مجبور شوم برای نقد فیلم یک بیانیه یک جمله ای صادر کنم، این چنین است: هر فیلمی که ارزش دیدن دارد، ارزش بحث کردن را دارد و هر فیلمی که ارزش گفتگو داشته باشد، ارزش دیدن دارد.

 

اما هیچ چیز تا این حد ساده نیست، همانطور که توسط فیلم “تلقین” نشان داده شده است، فیلمی که باعث پیچیده شدن همه چیز در مسیر خود می شود.

 

نقد فیلم تلقین

 

نقد جالب و تفاوت آن با فیلم های دیگر 

 

اگر در طول فیلم سینمایی دیگری به خواب بروید یا به دنبال رؤیاهای خود بگردید، “تلقین” فیلم جدید کریستوفر نولان (کارگردان فیلم هایی نظیر “شوالیه تاریکی” و “یادگاری”) فیلمی است که در آن لئوناردو دی کاپریو، نقش یک بازرس غیر مجاز ضمیر ناخودآگاه افراد را بازی می کند و شما را در خود فیلم به خواب می برد.

 

فیلم “تلقین” یک موفقیت تجاری و مهم برای ارکان خود به شمار می رود. این فیلم از لحاظ تجاری، این فیلم بیش از 800 میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت.

 

همچنین در بخش های بهترین ویرایش صدا، بهترین ترکیب صدا و بهترین جلوه های ویژه تصویری، چهار جایزه اسکار دریافت کرد.

 

در حالی که این فیلم به دلیل فیلمبرداری و جلوه های ویژه عالی بسیار مورد تحسین قرار گرفته است، بخش عمده ای از ستایش ها به طور خاص برای کاوش های استادانه نولان در رویاها و ذهن ناخودآگاه به خود داستان اختصاص داده شده است.

 

در حالی که در مورد تعلق “تلقین” به ژانر علمی-تخیلی اتفاق نظر وجود دارد، اما برخی از مضامین از ژانرهای دیگر فیلم ها مانند سرقت، هیجان انگیز و حتی ژانر سیاه جنایی را برای آن ترسیم می کند.

 

این فیلم حول محور دام کاب (با بازی لئوناردو دی کاپریو) یک دزد حرفه ای یا “استخراج کننده” به تصویر کشیده می شود که از یک فناوری اشتراکی برای اشتراک گذاری رویاهای افراد به منظور جاسوسی و استخراج اطلاعات استفاده می کند.

 

او به همراه دوست خود آرتور با بازی جوزف گوردون-لویت سعی می کند تا با اطلاعات کسب شده از یک تاجر ژاپنی به نام سایتو (کن واتانابه) و استخدام توسط او با استفاده از شغل تاجر بتوانند به ذهن وارث مالک یک مجتمع انرژی به نام رابرت فیشر (با بازی کیلین مورفی) نفوذ کنند.

 

این روند، که تلقین نامیده می شد، تقریباً غیرممکن به نظر می رسد، اما کاب با شرط داشتن شانس دیدار دوباره فرزندانش موافقت می کند که این کار را انجام دهد.

 

با روشی معمولی، کاب به دنبال جمع کردن تیمی متشکل از یک معمار – کسی که رویاها را طراحی می کند، یک جاعل که وظیفه جعل هویت افراد دیگر را دارد و یک شیمیدان که وظیفه تحریک آرام بخش ها برای به اشتراک گذاشتن رویاها را دارد. کاب ابتدا آریادن (با بازی الن پیج) را استخدام می کند.

 

آریادن دانشجوی معماریدر پاریس به منظور ساخت مناظر رویایی و هزارتو است. وی سپس برای استخدام یک جاعل هویت به نام ایمس (با بازی تام هاردی) و یک شیمیدان به نام یوسف (با بازی دیلیپ رائو) برای فراهم ساختن داروی آرام بخش قدرتمند به منظور نفوذ به خواب های تو در تو، به مومباسا سفر کرد.

 

خود سایتو نیز برای اطمینان از انجام کار، تصمیم به پیوستن به تیم گرفت.

 

در یک لحظه به اشتراک گذاری رویای سرقت شده با کاب، آریادن متوجه می  شود که در ناخودآگاه کاب همسرش مال (با بازی ماریون کوتیار) حضور دارد و خطرات پیش بینی نشده ای برای پروژه به وجود آورده است.

 

هدف از ماموریت آنها این بود که رابرت فیشر را وادار کنند شرکت پدرش را از بین ببرد.

 

آن ها به زودی فرصتی پیدا می کنند هنگامی که پدر رابرت در سیدنی می میرد و رابرت در یک پرواز ده ساعته برای رفتن به لس آنجلس برای تشییع جنازه سوار می شود.

 

برای بیدار شدن ایمن از خواب، آن ها مجبور بودند همزمان “ضربات بازگشت” را شبیه به احساس سقوط در سه سطح از رویا قرار دهند، در حالی که هر سطح، زمان کندتر می گذرد.

 

سطح اول رویا روز بارانی لوس آنجلس طراحی شده توسط یوسف بود که در آن تیم فقط فیشر را ربود و تا بداند که آیا او در برابر استخراج آموزش دیده است یا خیر.

 

در همین زمان، قطاری از ناخودآگاه کاب وارد صحنه می شود و ماموریت آن ها را به خطر می اندازد.

 

سایتو نیز تیر می خورد، اما تیم به زودی متوجه می شود که که آنها  به دلیل استفاده از آرام بخش نمی توانند با خیال راحت از خواب بیدار شوند بنابراین آماده می شوند تا با فریب دادن فیشر مبنی بر اینکه پدرخوانده اش سعی دارد تجارت پدرش را به عهده بگیرد، به سطح دیگری از رویا شیرجه بزنند.

 

سطح دوم هتلی بود که در خواب آرتور دیده می شد و در طی آن، کاب، فیشر را متقاعد می کند که پدرخوانده وی در پشت این آدم ربایی است و کاب در آنجا است تا از او محافظت کند.

 

او سپس فکر کرد که فیشر را به ناخودآگاه خود وارد کند با این تصور که به ذهن پدرخوانده او وارد می شوند. آرتور برای اجرای ضربه بازگشت در سطح اولیه رویا می ماند.

 

سطح سوم، بیمارستانی است که به شدت از آن محافظت می شود و ایمز آن در خواب می بیند و همچنین جایی است که بستر مرگ پدر فیشر در آن واقع شده است.

 

وقتی یوسف ضربه بازگشت زودرس را می زند و تیم سعی می کند فیشر را به اتاق پدرش ببرد، یک سقوط ناگهانی اتفاق می افتد.

 

مال (همسر کاب) با تیراندازی به او ماموریت را خراب کرد و چون تیم آماده انصراف بود، آریادن پیشنهاد می کند با کاب به سطح دیگری بروند و به لیمبو، یک “فضای رویایی بدون ساختار” نفوذ کنند.

 

در آنجا کاب با مال مواجه می شود و آریادن متوجه می شود که مرگ مال نتیجه تلقینی (شبیه ماموریت فعلی) بوده که کاب روی او انجام داده است.

 

کاب این ایده را به مال گوشزد کرد که که او فراموش کرده است 50 سال در رویا زندگی می کرده و این زندگی واقعی نیست.

 

وقتی مال از خواب بیدار شد، او هنوز هم بر این باور بود که آن ها هنوز در حال خواب دیدن هستند و خودکشی می کند تا خودش را از خواب بیدار کند و همین باعث مرگ او شد.

 

سرانجام آریادن طرح مال را از بین می برد و با سقوط او از ساختمان، فیشر را از خواب بیدار می کند.

 

وی سپس به اتاق پدرش می رود و فکر می کند پدرش نمی خواهد مانند او باشد و او باید شرکت پدر خود را از بین ببرد.

 

آریادن خیلی زود ظاهر می شود و کاب اصرار می کند که او باید سایتو را پیدا کند و با او دیدار کند.

 

سرانجام کاب، سایتو را که اکنون پیر شده می بیند و توافق بینشان را به او یادآوری می کند.

 

سرانجام کل تیم با ضربات بازگشت همزمان بیدار می شوند. سایتو برای احترام به قول خود یک تماس تلفنی برقرار می کند و تیم به همراه کاب بدون هیچ وقفه ای راهی فرودگاه لس آنجلس می شوند.

 

در بازگشت به خانه، کاب با چرخاندن یک توپ که ظاهراً متوقف نمی شود چرخش در دنیای رویاها را متوقف می کند و به فرزندانش که در حیاط در حال بازی کردن هستند می پیوندد.

 

نقد فیلم انتهای مبهم

 

انتهای فیلم نسبتاً مبهم است.

 

در این باره خود نولان ادعا می کند که همیشه قصد دارد فیلم هایش را به نحوی تمام کند که بینندگان خودشان آن را تفسیر کنند.

 

ممکن است موضوع و مضمون فیلم “تلقین” به صورتی باشد که مورد پسند همه قرار نگیرد اما با دیدن آن به  حدی در آن غرق می شوید که تا پایان شما را میخکوب می کند.

 

شاید درک آن برای خیلی از فیلم بازان ساده  نباشد اما مسلما دیدن آن خالی از لطف نیست.

 

البته با توجه به اینکه “تلقین” یک فیلم علمی تخیلی به شمار  می رود عدم درک کامل روند و داستان آن امری طبیعی است.

 

 

نقد سایر فیلم ها 

نقد فیلم تلقین “Inception”نقد فیلم فارست گامپنقد فیلم فهرست شیندلر 
نقد فیلم شوالیه تاریکی نقد فیلم رستگاری در شاوشنکنقد فیلم The Big Sick
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Dunkirkنقد فیلم Rough Night
نقد فیلم The Hitman’s Bodyguard 2017
نقد فیلم Wonder Womanنقد فیلم It
نقد فیلم Force Majeure
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Every Thing, Every Thing

 

منبع 1 

منبع 2

دسته بندی :

مطالب مشابه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *