hambergermenu

نقد فیلم Every Thing, Every Thing

نقد فیلم Every Thing, Every Thing (همه چیز ، همه چیز) را در ادامه با هم میخوانیم .

 

با مجله اینترنتی باحال مگ همراه باشید .

 

عاشقانه همه چیز، همه چیز یکی از فیلم های اقتباسی از یک کتاب به حساب میآید. رمان همه چیز،

 

همه چیز در سال ۲۰۱۵ به قلم نیکولا یون (Nicola Yoon) منتشر شده بود و حال مورد استقبال کمپانی فیلمسازی مترو گلدن مایر (Metro-Goldwyn-Mayer) قرار گرفته است و امسال شاهد نسخه سینمایی آن بودیم.

 

همچنین می توانید به لیست فیلم های سال 2020 نیم نگاهی داشته باشید .

 

فیلم هایی که فیلمنامه آنها از یک کتاب یا یک اثر سینمایی دیگر اقتباس میشوند، همیشه در به تصویر کشیدن اصل داستان موفق نیستند و حداقل در چندسال گذشته در هالیوود شاهد این مورد بوده ایم.

 

فیلم موردنظر ما هم جز این از دسته فیلم ها قرار میگیرد اما آیا موفق شده است تصویری زیبا و به یاد ماندنی از اثر مرجع خود را به نمایش بگذارد یا به یک تصویر سطحی بسنده کرده؟

 

این فیلم تقریبا کم هزینه تنها بودجه ۱۰ میلیون دلار تولید شده است که یکی از مهم ترین دلایل آن میتواند به بازیگران آن برگردد.

 

بازیگرانی که شاید شناخته شده نباشند اما به بهترین شکل ممکن نقش خود را در این فیلم ایفا کرده اند که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.

 

سکانسی از فیلم Every Thing, Every Thing

 

فیلم درام و عاشقانه همه چیز، همه چیز در مجموع بیش از ۵ برابر بودجه اولیه خود را درآورد و به مجموع درآمد ۵۲ میلیون دلاری رسید که کاملا نشان از موفقیت تجاری این فیلم میدهد.

 

یکی از عوامل موفقیت فیلم همه چیز، همه چیز میتواند گیرا بودن داستان فیلم باشد.

اگر خلاصه داستان فیلم را در اینترنت مطالعه کنید به احتمال زیاد برای تماشا آن ترغیب میشوید.

 

این مورد به همراه یک تریلر هیجان انگیز تمام چیزی است که یک فیلم در حال اکران به آن نیاز دارد تا مردم را بر روی صندلی سینما بنشاند.

 

دقیق تر شدن به فیلم 

خب تماشاگر بر روی صندلی خود نشست، فیلم شروع میشود.

 

همانند فیلم های مستندگونه، در این فیلم هم شاهد قصه گویی شخصیت اصلی فیلم هستیم و باید ابتدا داستان گذشته آن را گوش دهیم.

 

مدلین وایتیر با باز ی بسیار خوب آماندلا استنبرگ (Amandla Stenberg) شخصیت اصلی این فیلم است که طبق تعریف اولیه، بیماری نقص سیستم ایمنی شدید را دارد و به بسیار ی از آلرژن ها، حساسیت نشان میدهد و درون خانه حبس شده است.

 

حبس شدن در ابتدای فیلم به معنای زندانی بودن مدلین نیست و او میگویند نمیتوانم خارج شوم چون برایم ضرر دارد و میتواند من را بکشد.

 

در روز اول فیلم مدلین که در فیلم بیشتر مدی خطاب میشود، ۱۸ ساله شده و از پنجره اتاق با همسایه جدیدشان ارتباطی برقرار میکند که شاید بتواند روز های تکرار ی آن را متقاوت کند.

 

کنجکاوی، رهایی از مرز و محدودیت اولین تعاریفی است که با آن در فیلم روبرو هستیم.

 

آیا پسر همسایه یعنی اُلی بریت با بازی نیک رابینسون (Nick Robinson) میتواند زندگی مدی را متفاوت کند؟

 

اولین اشکال کار فیلم در همین ابتدا رخ میدهد.

 

مدی اصلا از شرایط خانه و زندگی مستمر در آن ناراضی نیست و اصلا این نارضایتی را نشان نمیدهد (تنها به یک جمله خسته شدم و.. بسنده میکند) و برعکس بسیار زندگی منظم و پر خلاقیتی دارد.

 

او از طریق آموزش آنلاین تعلیم دیده، در کلاس های آنلاین معمار ی شرکت میکند، طرح و ماکت های زیبا میسازد، خیال پرداز ی میکند، ورزش میکند، کتاب میخواند و نقدی بر آن را برای خود مینویسد.

 

این موارد زندگی روزمره مدی هستند و اشکال اولیه کار از همین جا شروع میشود.

 

او به شرایط عادت کرده است، قبول دارد زندگی در خانه به نفع اوست و تصویر این را به ما نشان میدهد اما مدی در تفکرات خود، خود را خارج خانه متصور است و دوست دارد رهایی یابد به هر وسیله ای.

 

این وسیله در همین ابتدای فیلم خود را نشان میدهد و باعث ایجاد هیجان بیشتر در داستان میشود.

 

ویژگی های جالب شخصیت مدی در فیلم 

خیال پردازی های مدی در فیلم به خوبی به تصویر کشیده است و مدی گفتگو هایش را با اُلی که در اصل به صورت متنی است را در ذهن خود به صورت حقیقی تصور میکند.

 

ماکت های ساختگی او محل این قرار های خیالی است که علاوه بر اینکه فیلم را زیباتر و خلاقانه تر نشان میدهد، قدرت طراحی صحنه را هم به تصویر میکشد.

 

در واقع نه تنها محیط های خیالی مدی، بلکه تمامی قسمت های خانه به بهترین شکل طراحی شده اند و جذابیت بالایی دارند.

 

مدی یک فضانورد است که در یک فضای کوچک مبحوس شده است و تشنه رهایی است.

این فضانورد درون مدی همیشه در خیال او همراه آن است و حرف هایی به او میزند که کاملا نشان از ناخودآگاه مدی است.

 

در فیلم بعد از ارتباطی که بین مدی و اُلی برقرار میشود، روند داستانی فیلم سریعتر جریان داشته و به سرعت به قسمت فینال خود میرسد.

 

مدی عاشق اقیانوس است و بسیار دوست دارد از محیط خانه خود خارج شود.

 

ارتباط با اُلی باعث کمرنگ شدن ارتباط مدی با مادرش میشود تا جایی که مادر مدی با بازی آنیکا نونی رز (Anika Noni Rose)، او را از استفاده از اینترنت و موبایل محروم میکند.

 

اولین قدم مخالفت مادر با ارتباط با بیرون از خانه، اولین قدم های رهایی مدی را میسازد.

 

با خواندن پاراگراف بعدی قسمت های مهم زیادی از فیلم لو می رود.

 

اختلاف های مدی با مادرش در نهایت در اواسط فیلم منجر به فرار او از خانه میشود.

 

مدی به همراه دوستش اُلی به اولین سفر زندگی خود میرود تا شاید معنای آزادی را دریابد و به آرزوی همیشگی اش یعنی شنا در اقیانوس برسد.

 

عشق در فیلم 

دومین عشق در فیلم (که دلیل آن را در انتهای همین بخش میگویم)، عشق مدی به اُلی است که منجر به رهایی میشود.

 

رهایی از خانه و شروع یک سفر جدید و مهیج و شاید هم پر التهاب. همه چیز خوب و عالی پیش میرود تا اینکه در شروع دومین روز سفر، حال مدی بد شده و قلبش دیگر نمیزند.

 

این مشکل که به زودی در چند سکانس بعد به سرعت حل میشود، به مدی این باور را میدهد که واقعا مریض است و نباید دیگر از خانه خارج شود.

 

این باور تنها دقایقی به طول می انجامد و سرانجام در قسمت های پایانی فیلم دکتر ی که مدی را خارج از خانه معاینه کرده بود، این خبر را به او میدهد که تو مریض نیستی و بیمار ی نقص ایمنی شدید ندار ی.

 

در قسمت های انتهایی فیلم قضیه اصلی که در اصل به دنبالش نبودیم در یک غافلگیری فاش میشود.

 

مادر مدی به او دروغ گفته و برای محافظت به او تلقین کرده که بیمار ی غیر معمول و سختی دار ی.

 

این مسائله هم از آنجایی شروع شده که پدر و برادر مدی در یک تصادف کشته شده و باعث تنهایی مادر مدی و او شده اند به همین خاطر برای محافظت از مدی مادرش مجبور به انجام اینکار شده است.

 

این اولین عشق در فیلم است که میان مادر مدی و مدی برقرار شده است و ما تا انتهای فیلم از آن بی اطلاع بودیم.

 

در نهایت بهتر است نام فیلم را به صورتی که درست است بیان کنیم. عشق همه چیز است.

 

عشقی که در ابتدا منجر به حبس شدن و گرفتار ی و صد مشکل دیگر شده و بعد از آن عشقی که منجر به رهایی و تعالی میشود.

 

فیلم همه چیز، همه چیز روایت جدید و جذابی از داستان کلی و مفهوم عشق است.

 

ابتدا مدی به خاطر اولین عشق برقرار شده از بسیاری از تفریحات و فرصت ها دور افتاده بود و این خود تعریفی است از ابتدای هر عشقی که میان انسان ها اتفاق میافتد.

 

در قسمت دوم هم عشق دیگری را شاهد آن هستیم که باعث رهایی، آزادی و رسیدن به همه آرزو ها میشود و به تعالی رسیدن انسان در پایان این عاشقانه را رقم میزند.

 

می توانید نیم نگاهی به بیوگرافی بازیگران خارجی داشته باشید .

 

نقد سایر فیلم ها 

نقد فیلم تلقین “Inception”نقد فیلم فارست گامپنقد فیلم فهرست شیندلر 
نقد فیلم شوالیه تاریکی نقد فیلم رستگاری در شاوشنکنقد فیلم The Big Sick
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Dunkirkنقد فیلم Rough Night
نقد فیلم The Hitman’s Bodyguard 2017
نقد فیلم Wonder Womanنقد فیلم It
نقد فیلم Force Majeure
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Every Thing, Every Thing

 

منبع : باحال مگ

دسته بندی :

مطالب مشابه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *