hambergermenu

نقد فیلم Dunkirk 2017 (دقیق و جالب)

نقد فیلم Dunkirk 2017 : با بخش نقد فیلم از مجله ایترنتی باحال مگ همراه باشید .

 

دانکرک، داستان اسارت است، تلاش برای رهایی و رسیدن به تعالی. فیلم، یک فیلم جنگی است اما جنگ کوچکترین نقش را در آن داشته و صرفا وسیلهای است برای داستانسرایی و بیان نظرات.

 

فیلم درتضاد با جنگ قرار داشته اما سختی و دردناک بودن آن را به تصویر نمیکشد.

 

امید در تمامی سکانس های فیلم به چشم میخورد و انگیزه بقا کلیدی ترین مشخصه فیلم است.

 

دانکرک برخلاف فیلم های قبلی نولان به جای آنکه قصه گویی کند، معناگرا شده و این جذابیت کار را دوچندان می کند.

 

دانکرک کاملا متاثر از سینمای کوبریک و فیلم ۲۰۰۱ ادیسه فضایی است اما در زمان کوتاه خود زیباترین نمایش را از فیلم های کریستوفر نولان به تصویر میکشد.

 

دانکرک قطعا بهترین فیلم نولان و یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۱۷ میلادی است.

 

کارگردانی که به عنوان یک بلاکباستر ساز شناخته میشد بالاخره روی دیگر خود را نشان داد .

 

با دهمین فیلم خود با تکیه بر سبک فیلمساز ی قدیمیاش، مفاهیم تازه و تاثیرگذاری را به فیلم خود اضافه کرد که در همین ابتدا باید گفت بدون شک، دانکرک – Dunkirk بهترین فیلم کریستوفر نولان (Christopher Nolan) است.

 

نولان که پیشتر تا اینکه کارگردان خوبی باشد، فیلمنامه نویس خوبی بود، حال در کارگردانی هم سنگ تمام گذاشته است و قطعا در سال های آینده میتواند آثار فاخری را در کلکسیون سینمای جهان از خود به جای بگذارد.

 

تفاوت این فیلم با سایر فیلم های ساخته شده توسط نولان

فیلم نولان از لحاظ زمانی بسیار متفاوت با سایر فیلم های اوست و دانکرک تنها در ۱۰۶ دقیقه، کاملترین و موفق ترین اثر این کارگردان را به بینندگان نمایش میدهد.

 

هر آنچه از فیلم های قبلی نولان به خاطر داشته اید را کنار بگذارید، با فیلمی نو طرف هستیم که بسیار در فرم متفاوت است.

 

سبک فیلمساز ی کریستوفر نولان همچنان پا برجاست و امضای خود را به این شکل روی فیلم هایش تا کنون گذاشته است.

 

این کارگردان همانند تلقین، میان ستاره ای و یا حتی سه گانه بتمن شاهد روایت خط داستانی مشخصی بودیم که با استفاده از تکنیک های حرفهای فیلمنامه نویسی تا حدودی روایت ترتیب زمانی را از آن فاکتور گرفته بود .

 

نقد دیدنی فیلم ساخته شده توسط کریستوفر نولان

 

با چندلایه کردن داستان، اضافه کردن ریتم تند و لحظات غیرقابل پیشبینی، مخاطبین را مجذوب خود می کرد اما این روش خیلی به مزاق منتقدان خوش نمی آمد و همیشه از فیلم های نولان به عنوان فیلم های جریان اصلی و صرفا سرگرم کننده یاد میشد.

 

دانکرک از این لحاظ کاملا فرم متفاوتی دارد و از یک ماجرای تاریخی اقتباس شده و شاهد قصه گویی و اضافه کردن مفاهیم تازهای به آن هستیم.

 

دانکرک یکی از ایدئولوژیک ترین فیلم ساخته شده توسط نولان است و در قالب یک واقعه تاریخی، عقیده و نظر خود را وارد داستان میکند.

 

در دانکرک همانند فیلم تلقین (Inception) از روش فیلمسازی رخداد مواز ی استفاده شده است و در آن شاهد روایت داستان در سه فضای متفاوت هستیم.

 

هر یک از این سه فضا، برای خود حال و هوا و حتی دیدگاه های مختلفی را درنظر دارند که در یک نقطه به هم میرسند.

 

در اولین نماهای فیلم شاهد روایت داستان از دیدگاه یک پیاده نظام بریتانیایی (فیون وایتهد) در نقش تامی هستیم که قصد کمک به یک مجروح را در جریان پاکسازی دانکرک، دنبال میشود و میخواهد خود و دوستش را فورا از منتطقه خارج کند.

 

کشتی ها ظرفیت کمی داشته و سربازان در ساحل منتظر هستند در همین بین، وارد فضای دوم فیلم میشویم که خلبان جنگی (تام هاردی) دی نقش فاریر، وظیفه دارد از بنباران شدن ساحل توسط نیروهای هوایی آلمان، جلوگیری کند.

 

در سومین قسمت فیلم شاهد روایت آرامتری نسبت به دو قسمت دیگر هستیم که ماجرای یک غیرنظامی علاقه مند به دریانوردی (مارک رایلنس) در نقش آقای داوسن است که در بین خانه بریتانیا و ساحل دانکرک فرانسه در حال حرکت است و دراصل یک مهین دوست بریتانیایی است که قصد دارد در حد توان خود به سربازان گیرافتاده کمک کند.

 

نکات جالب توجه در این فیلم 

یکی از مهم ترین نکات فیلم کم بودن حجم دیالوگهای آن است که به گفته کارگردان در ابتدا قرار بود اصلا هیچ ارتباط کلامی در فیلم برقرار نشود.

 

این جمله آدم را به یاد یک فیلمساز مطرح دیگر یعنی استنلی کوبریک میاندازد و زمانی که میخواست شاهکار ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی خود را بدون متن فیلمنامه بسازد.

 

بر طبق گفته های کریستوفر نولان یکی از محبوب ترین کارگردانان او کوبریک و یکی از فیلم های موردعلاقه اش هم فیلم ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی است و اگر فیلم عنوان شده را دیده باشید، شباهت های بسیار زیادی را میان آن و دانکرک متوجه خواهید شد.

 

این شباهت ها برای اولین بار نیست که بین فیلم های نولان و کوبریک به وجود می آید.

 

باید گفت که ایده شکل گیر ی فیلم میان ستاره ای (Interstellar) نولان از همان فیلم ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی گرفته شده بود اما خوب واقعا کپی بردار ی به حساب نمی آید .

به صورت کلی روایت داستان متفاوت است اما جابه جایی در جهان ها موازی و کشف راز های جهان هستی، موردی است که ابتدا کوبریک با فیلم خود ۶۰ سال قبل آن را مطرح کرده بود.

 

نوع فیلمبرداری و ظبط فیلم دانکرک بسیار مشابه فیلم ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی است.

 

این شباهت از چند منظر کاملا قابل اثبات است.

 

اولین نکته بیان داستان با تصویر است.

 

خود تصاویر هستند که قصه را روایت میکنند و نیاز ی به برقرار ی ارتباط کلامی میان بازیگران نیست که در هر دو فیلم نامبرده شده با آن روبرو هستیم.

 

دومین نکته، روایت داستان در چندمرحله است.

 

در ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی، شاهد روایت داستان در سه مرحله اصلی بودیم که با یک دیگر ارتباط داشتند، در دانکرک هم در سه فضا فیلم جریان دارد با این تفاوت که هر سه قسمت همزمان با هم دنبال میشوند و شاهد تفاوت زمانی نیستیم.

 

نکته سوم، تاکید بر زمان واقعی رویداد است.

 

یعنی دقیقا همان زمانی که برای یک اتفاق در دنیای واقعی وقت لازم است باید در فیلم استفاده شود.

 

برای مثال در ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی شاهد صحنه هایی از فرود فضاپیما بودیم که دقیقا مشابه زمان واقعی این عملیات تا حدود ۱۰ دقیقه فیلم آن را به صورت کامل نمایش میداد، حال در دانکرک هم بسیاری از حرکات ویا نبرد های هوایی جنگندهها به این صورت فیلمبردار ی شده اند.

 

جدا از شباهت ها، بیایید به اصل فیلم دانکرک نگاه کنیم.

 

نقد دانکرک

 

برعکس همه فیلم های جنگی مربوط به جنگ جهانی، شاهد حضور آمریکا در فیلم نیستیم و خود این نکته تا حدودی فیلم را متمایز میکند.

 

هدف فیلم به تصویر کشیدن یک نمایش جنگی در جنگ جهانی نیست و جنگ کمترین نقش را در دانکرک دارد.

 

همانند سه تیغ اره ای مل گیبسون یک اثر ضدجنگ است اما در فیلم شاهد رنج و درد جنگ نیستیم و خشونتی در آن وجود ندارد که اگر وجود داشت میتوانست فیلم تاثیرگذارترین باشد.

 

یکی از مهمترین دلایل عدم استفاده از خشونت به لقبی است که در ابتدای مقاله به نولان داده شد.

 

ریستوفر نولان یکی از بلاک باستر های موفق است که توجه زیادی به گیشه دارد پس برای فروش بیشتر باید طیف گستردهای از مخاطبین را موردهدف قرار دهد.

 

اگر خشونت فیلم زیاد بود، درجه سنی بزرگسال به فیلم داده میشد که ضربه بزرگی به فیلم های پرهزینه تابستانی است و به همین دلیل نولان از پرداختن به دردناک بودن جنگ پرهیز کرده است.

 

جدا از این مسئله خود داستان فیلم هم خارج از فضای جنگ است و به عملیات تخلیه مرتبط است اما امکان دراماتیک کردن آن برای تاثیر بیشتر وجود داشت.

 

دانکرک داستان یک اسارت است که در قالب یک واقعه تاریخی روایت شده و تلاشی برای راهایی و بقاست.

 

پررنگ ترین مشخصه فیلم، امید است. امید به زندگی، امید به رهایی در طول مدت فیلم در هرسه قسمت آن به چشم میخورد که باعث شده دانکرک بیشتر از آنکه به قصه گویی بپردازد، معناگرا باشد.

 

در مجموع دهمین فیلم کریستوفر نولان بهترین فیلم کارنامه هنری اوست که با انتخاب نوع جدیدکار قطعا در آینده فیلم های کاملتری را به سینما هدیه میدهد.

 

نقد سایر فیلم ها 

نقد فیلم تلقین “Inception”نقد فیلم فارست گامپنقد فیلم فهرست شیندلر 
نقد فیلم شوالیه تاریکی نقد فیلم رستگاری در شاوشنکنقد فیلم The Big Sick
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Dunkirkنقد فیلم Rough Night
نقد فیلم The Hitman’s Bodyguard 2017
نقد فیلم Wonder Womanنقد فیلم It
نقد فیلم Force Majeure
نقد فیلم Atomic Blondeنقد فیلم Every Thing, Every Thing

 

منبع : باحال مگ

دسته بندی :

مطالب مشابه

سینا منصوری

فعال در حوزه سئو و علاقمند به مجله اینترنتی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *